Friday, January 8, 2010

چه‌گوارا نیست، گاندی نیز نیست


حاکمیت در سراشیب سقوط
چون مگس افتاده در تارعنکبوت
عنکبوتش کیست؟ رفتار خودش
دست و پا گیرش شده تار خودش
هارت و پورت اینهمه سردارها
میفزاید دم به دم بر تارها
توپ و تانک و ژ- سه و امثال آن
نیست پاسخگوی این نسل جوان
با سری پرشور و عزمی بی‌نظیر
دیکتاتور را میکشند اینها به زیر
دیکتاتور این بار شخص خاص نیست
یا فقط آن رهبر نسناس نیست
هرکه راهت میزند با نام دین
دیکتاتور او را بدان، او را ببین!
مؤمنان! گر میروید از راه راست
جای مذهب، جای دین، قلب شماست
مذهب خلق خدا از هر رقم
هست بهر اهل معنی محترم
دین ولی در حاکمیت جاش نیست
هر نخود شایسته‌ی هر آش نیست!
جای مذهب نیست، بی هیچ اختلاف
در وزارتخارجه، پست - تلگراف!
کی برای صید، شیلات جنوب
گیرد از نهج البلاغه درس خوب؟
کی برای جاده سازی فی‌المثل
هست توضیح‌المسائل راه‌حل؟
مذهب و دولت که با هم بوده‌اند
همدگر را بیخودی آلوده‌اند
هموطن هشیار شو، بیدار باش
میرحسین موسوی را یار باش
راه خود را خوب رفته موسوی
لیک راهش را تو بیخود میروی!
با شعار "یاحسین" و "میرحسین"
بار دیگر میروی پس، تا خمین!
او در آن محدوده‌ی مانوور خویش
خوش درخشیده‌ست و نیکو رفته پیش
بیش از این از او توقع، نابجاست
سبز او کمرنگ‌تر از سبز ماست!
میتوانی تعارفش کردن ولی
بیش از این ای هموطن ول معطلی!
گر به نام او بکوبی روی طبل
میرسی با او به آن سی‌سال قبل
ایده‌آل اوست آن ایام شوم
تا شود صدراعظم این مرز و بوم
نیت او هرچه سالم هرچه پاک
نیستش با ما وجوه اشتراک
آنکه همسطح است سقف‌اش با کف‌اش
هموطن! محتاط شو در مصرفش!
رأی ما روی لج محمود بود
بین یکتن زان سه‌تا موجود بود!
سرنوشت ما از اینجا تا ابد
انتخاب بین بدتر هست و بد؟
آنکه محبوب خمینی بوده است؛
زان جنایتکار هم بوسیده دست؛
دوستدار آن رژیم است و نظام
در نجاتش نیز دارد التزام.
در بیانیّه که داده روز پیش
فاش گفته موضع مخصوص خویش
او برای وصل کردن آمده
فرع‌ها را اصل کردن آمده
آنکه با جمعی جنایت‌پیشه زیست
چه‌گوارا نیست، گاندی نیز نیست!
گردگیری از سر و روی نظام
انقلاب اوست کلاً، والسلام!
ما ولی آن دوره را رد میکنیم
بر گذشته راه را سد میکنیم
سوی آینده نظر داریم و بس
پس نمی‌بندیم دل بر هیچکس
ما نمیخواهیم آن ایام را
آنهمه آدمکشی، اعدام را
آن چپاول‌ها که شد با نام دین
کی توان تکرار گردد بعد از این؟
ما نه دنبال حسینیم و حسن
طعمه‌ی مذهب نخواهد شد وطن
پس شعار "مرگ و لعنت بر یزید"
ای جماعت بهر چه سر میدهید؟
در نبرد ما شعار دین چرا؟
عزم راسخ هست پس نفرین چرا؟
لفظ "لعنت" نیز باشد مذهبی
سهم فرهنگ امام است و نبی
لعنت و نفرین خرافاتست و بس
کس نشد بیچاره از نفرین کس
(گر که نفرین بود کاری، تاکنون
رفته بود "آقا" به زیر کامیون!)
با اراده گر رود ملت به پیش
جای لعنت میگذارد عزم خویش
کی پذیرد ملت ما خستگی
زین سولیداریتی و همبستگی
هموطن! بهر دمکراسی تلاش!
با سکولاریسم و لائیسیته باش!
حاکمیت در سراشیب سقوط
تا و طین‌ات هادیا، به از سکوت!
hadikhorsandi@aol.com
[اصغرآقا، سايت هادی خرسندی]

No comments:

Post a Comment