Wednesday, February 24, 2010

قصّاب خانه ی بشریّت





... احمد شاملو:قصّاب خانه ی بشریّت
در زمان سلطان محمود می‌کشتند که شیعه است
زمان شاه سلیمان می‌کشتند که سنی است
زمان ناصرالدین شاه می‌کشتند که بابی است
زمان محمد علی شاه می‌کشتند که مشروطه طلب است
زمان رضا خان می‌کشتند که مخالف سلطنت مشروطه است
زمان پسرش می‌کشتند که خراب‌کار است
امروز توی دهن‌اش می‌زنند که منافق است و
فردا وارونه بر خرش می‌نشانند و شمع‌آجین‌اش می‌کنند که لا مذهب است.
اگر اسم و اتهامش را در نظر نگیریم چیزی عوض نمی شود :
تو آلمان هیتلری می کشتند که یهودی است
حالا تو اسرائیل می‌کشند که طرف‌دار فلسطینی‌ها است
عرب‌ها می‌کشند که جاسوس صهیونیست‌ها است
صهیونیست‌ها می‌کشند که فاشیست است
فاشیست‌ها می‌کشند که کمونیست است‌
کمونیست‌ها می‌کشند که آنارشیست است
روس ها می‌کشند که پدر سوخته از چین حمایت می‌کند
چینی‌ها می‌کشند که حرام‌زاده سنگ روسیه را به سینه می‌زند
و می‌کشند و می‌کشند و می‌کشند
و چه قصاب خانه‌یی است این دنیای بشریت

Tuesday, February 23, 2010

کمکش کن هموطن

URGENT-Yousef Rashidi Needs Support!

URGENT!!! Yousef Rashidi Needs Our Support محکوم به اعدام است




This young man(Yousef Rashidi) during Ahmadinejad's visit to PolyTechnich
university pulled up a piece of paper,on the paper written
"Facsist PM,university is not a place for you",now he is sentenced
to death by Islamic regime,please help him before it is too late.محکوم به اعدام است



رشیدی دانشجوی پلی تکنیک بود که درروز دیدار احمدی نژاد از پلی تکنیک یک صفحه کاغذ را بالا برد که رویش نوشته بود "رئیس جمهور فاشیست پلی تکنیک جای تو نیست". محکوم به اعدام استکمکش کن هموطن
عكسي كه ماندگار مي شود؛
شجاعت یعنی این
لطفا این ایمیل رو برای همه بفرستید
با معروف شدنش،
شانس زنده ماندش در زندان افزایش خواهد یافت.



Saturday, February 20, 2010

Those of Us Born 1930 - 1979 WE ARE AWESOME!

No matter what our kids and the new generation think about us,
WE ARE AWESOME !!!!
OUR LIFE IS LIVING PROOF !!!!
To Those of Us Born
1930 - 1979
At the end of this email is a quote of the month by Jay Leno. If you don't read anything else, please
read what he said.
Very well stated, Mr. Leno
...
TO ALL THE KIDS WHO SURVIVED THE
1930's, 40's, 50's,
60's and 70's!!
First, we survived being born to mothers who smoked and/or drank while they were pregnant.
They took aspirin, ate blue cheese dressing, tuna from a can and didn't get tested for diabetes.
Then after that trauma, we were put to sleep on our tummies in baby cribs covered
with bright colored lead-base paints.We had no childproof lids on medicine bottles, locks on doors or cabinets and when we rode our bikes,
we had baseball caps
not helmets on our heads.
As infants & children, we would ride in cars with no car seats, no booster seats, no seat belts, no air bags, bald tires and sometimes no brakes.
Riding in the back of a pick- up truck on a warm day was always a special treat.
We drank water from the garden hose and not from a bottle.
We shared one soft drink with four friends, from one bottle and no one actually died from this.
We ate cupcakes made with Lard, white bread, real butter and bacon. We drank FLAV-OR- AID made with real white sugar. And, we weren't overweight. WHY?
Because we were always outside playing....that's why!
We would leave home in the morning and play all day, as long as we were back when the streetlights came on..
No one was able to reach us all day. And, we were OKAY.
We would spend hours building our go-carts out of scraps
and then ride them down the hill,
only to find out we forgot the brakes. After running into the bushes a few times, we learned to solve the problem
We did not have Play stations, Nintendo's and X-boxes. There were no video games, no 150 channels on cable, no video movies or DVD's,
no surround-sound or CD's,
no cell phones,
no personal computers,
no Internet and no chat rooms.
WE HAD FRIENDS and we went outside and found them!
We fell out of trees, got cut, broke bones and teeth and there were no lawsuits from these accidents.
We would get spankings with wooden spoons, switches, ping pong paddles, or just a bare hand and no one would call child services to report abuse.
We ate worms and mud pies
made from dirt, and
the worms did not live in us forever.
We were given BB guns for our 10th birthdays, made up games with sticks and tennis balls and, although we were told it would happen, we did not put out very many eyes.
We rode bikes or walked to a friend's house and knocked on the door or rang the bell, or just walked in and talked to them.
Little League had tryouts and not everyone made the team.
Those who didn't had to learn
to deal with disappointment.
Imagine that!!
The idea of a parent bailing us out if we broke the law was unheard of. They actually sided with the law!
These generations have produced some of the best
risk-takers, problem solvers and inventors ever.
The past 50 years have been an explosion of innovation and new ideas. What can kids today do besides push buttons..
We had freedom, failure, success and responsibility, and we learned how to deal with it all.
If YOU are one of them, CONGRATULATIONS!
You might want to share this with others who have had the luck to grow up as kids, before the lawyers and the government regulated so much of our lives for our own good.
While you are at it, forward it to your kids so they will know how brave and lucky their parents were.
Kind of makes you want to run through the house with scissors, doesn't it ?
The quote of the month is by
Jay Leno:
'With hurricanes, tornados, fires out of control, mud slides, flooding, severe thunderstorms tearing up the country from one end to another, and with the threat of bird flu and terrorist attacks, are we sure this is a good time to take God out of the Pledge of Allegiance?'
For those that prefer to think that God is not watching over us...go ahead and delete this.
For the rest of us...pass this on.

Monday, February 15, 2010

فراخوان سنديكاي كارگران شركت اتوبوسراني تهران و حومه از مردم


فراخوان سنديكاي كارگران شركت اتوبوسراني تهران و حومه از مردم ايران بخصوص جنبش سبز براي اعتراض از طريق نافرماني مدني
از ١٥ اسفند هر روز از ساعت ٦ عصر


Sunday, February 14, 2010

کارتون وارده در سالگرد شکوهمند!


کارتون وارده در سالگرد شکوهمند!
بوی الرحمان‌شان
------------------------------
بوی الرحمان
------------------------
وحشتی بدجور افتاده به جسم و جان‌شان
کم کمک در میرود سرجوخه تا خاقان‌شان

وقت رفتن ورجه ورجه کردن آنان ببین
دیسکوتک وا کرده کک در پاچه‌ی تنبانشان

هرچه برخود میزنند عطر و گلاب و ادکلن
کم نمیگردد ز بینی بوی الرحمان‌شان

عنقریب از کشور ایران فراری میشوند
هم گدای خامنه هم خان رفسنجان‌شان

زار زار گریه‌ی آخوند را خواهی شنید
همزمانش ناله‌ی فیروزی و رادان‌شان@

حجت‌الاسلامی از پیش آیت‌اللهی ز پس
هست هر سوراخ موشی کاخ‌شان ایوان‌شان

هیچ جا در خاک ایران جای این مجموعه نیست
یحتمل جاشان دهد سوریه و لبنان‌شان

صیغه‌ها را میگذارند و به همراه عیال
میروند و خوش به حال حاجب و دربانشان!

میروند و دست‌شان در دست آقازاده‌ها
باز میاریم‌شان همراه فرزندان‌شان

دادگاه خلق میگیرد یخه از یک به یک
تا کند معلوم حکم محبس و زندان‌شان

یک وکیلی هم به آنها میدهد این دادگاه
در دفاع آنچه کردستند در دوران‌شان

میگرفتند از جماعت گاز، در هنگام بحث
کس نشد هرگز حریف منطق دندان‌شان

بسکه می‌راندند در بیراهه با بنزین مفت
هم بریده ترمز و هم لق شده فرمان‌شان

بسکه کوبیدند بر طاق طویله سم خویش
پاره شد افسارشان و چپه شد پالان‌شان

بسکه میخوردند با قران قسم‌های دروغ
احتمالاً بر کمر زد عاقبت قرآن‌شان!

جنس قلابی ز بس دادند دست مشتری
بسته خواهد شد به زودی دکه و دکان‌شان

خلق سیفون را کشیده آب آید با فشار
دور میچرخند و هوف ...! این آخر و پایان‌شان
---------------------------
@ راستش منظور شاعر، سردار فیروزآبادی هستند که متأسفانه در وزن شعر من جا نشد. همانطور که میدانید ایشان در هیچ وزنی جا نمیگیرند!


Source: Asgharagha.com :: Hadi Khorsandi

!کارتون وارده در سالگرد شکوهمند

Friday, February 12, 2010

شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل و وکیل حقوق بشر خواستار کمک فوری جامعه جهانی برای مقابله با سرکوبهای حکومت ایران

شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل و وکیل حقوق بشر خواستار کمک فوری جامعه جهانی برای مقابله با سرکوبهای حکومت ایران علیه معترضین شد، اما با هرگونه تحریم اقتصادی علیه ایران نیز مخالفت کرد.
پرسشي كه از اين خانم بايد كرد اين است كه به نظر ايشان چگونه بايد از شر جلادان ديو صفت حاكم بر جان و مال و ناموس مردم ايران خلاص شد٠
به نظر من نه تنها بايد تحريم كامل اقتصادي بر عليه اين حكومت قاتل و جنايتكار اعمال شود بلكه تمام كشورهاي عضو سازمان ملل بايد از خريد نفت ايران خوداري نمايند،و از پرواز هواپيماها در آسمان ايران و كشتي ها در آبهاي همجوار آن ممانعت كنند٠

بوق نزنيد


مرتضي تمدن استاندار تهران اعلام کرده که مالکان خودروهايي که در جريان
اعتراضات بعد از انتخابات
رياست جمهوري، "با سوء استفاده از فضا و بوق زدن هاي ممتد و ايجاد راه بندان
هاي غير اصولي مردم
را اذيت کرده اند، احضار مي شوند."

بوق نزنيد

گريه نکنيد

حرف
نزنيد

شکايت نکنيد

اعتراض نکنيد

الله اکبر نگوييد

لباس سبز نپوشيد

حق راي نخواهيد

شلوار تنگ نپوشيد

موهايتان را بلند نکنيد

از تورم چيزي نگوييد

از گراني شکايت نکنيد

ريشتان را سه تيغ نزنيد

از بي عدالتي گلايه نکنيد

مرگ بر ديکتاتور نگوييد

از بي کاري شکايت نکنيد

پيراهن آستين کوتاه نپوشيد

دنبال جنازه عزيزانتان نگرديد

وقتى عزيزتان را ترور کردند يا در

تظاهرات کشتند حق نداريد براى او

مراسم بگيريد يا جنازه اش را

تشيع کنيد !!!


با پاي راست به مستراح نرويد

دست زنتان را در خيابان نگيريد

ازتجاوز در زندانها صحبت نکنيد

براي گرفتن حقتان تظاهرات نکنيد

صحبت از 18 مليارد گم شده نکنيد

از کشتار مردم بي دفاع اعتراض نکنيد

سر خاک عزيزان کشته شده گريه نکنيد

به بخشيدن پول نفت به عربها دخالت نکنيد

حرف 1 مليارد دلار ثروت آقا مجتبي رو نزنيد

از باز سازي لبنان با پول نفت ايران حرفي نزنيد

از دادن حق درياي خزر به روسها شکايت نکنيد

فقط خفه بشيد و بگذاريد که ما هر کاري خواستيم بکنيم

!!!!؟؟؟؟

با تشکر از شما
مسئولين
جمهوري اسلامي

Thursday, February 11, 2010

هرگز نخواب کورش


هرگز نخواب کورش

دارا جهان ندارد، سارا زبان ندارد
بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد

کارون ز چشمه خشکید، البرز لب فرو بست

حتا دل دماوند، آتش فشان ندارد

دیو سیاه دربند، آسان رهید و بگریخت

رستم در این هیاهو، گرز گران ندارد

روز وداع خورشید، زاینده رود خشکید

زیرا دل سپاهان، نقش جهان ندارد

بر نام پارس دریا، نامی دگر نهادند

گویی که آرش ما، تیر و کمان ندارد

دریای مازنی ها، بر کام دیگران شد

نادر! ز خاک برخیز، میهن جوان ندارد

دارا ! کجای کاری، دزدان سرزمینت

بر بیستون نویسند، دارا جهان ندارد

آییم به دادخواهی، فریادمان بلند است

اما چه سود، اینجا نوشیروان ندارد

سرخ و سپید و سبز است این بیرق کیانی

اما صد آه و افسوس، شیر ژیان ندارد

کوآن حکیم توسی، شهنامه ای سراید

شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد

هرگز نخواب کوروش، ای مهرآریایی
بی نام تو، وطن نیز نام و نشان ندارد

Wednesday, February 10, 2010

اعلام مسير راهپيمائي سبز در اهواز


ندای سبز آزادی: هوادارن جنبش سبز در اهواز مسیرهایی را برای راهپیمایی روز 22 بهمن در این شهر تعیین کردن اند.

براساس خبری که به ندای سبز آزادی رسیده است، راهپیمائی 22 بهمن سبز در اهواز راس ساعت 10 صبح در ابتدای خیابان نادری از سمت پل نادری برگزار میگردد.از آنجائیکه خیابان نادری مرکزیت در شهر اهواز دارد و کوچه ها و فرعی های متعددی در آن وجود دارد و از طرفی امکان پیوستن مردمی هر چه بیشتر وجود دارد این مسیر انتخاب میگردد.

این خبر می افزاید: بعضی از دوستان طی تماسهائی خواستار برگزاری این مراسم در کیانپارس شده بودند که با توجه به اینکه مسیر بسیار نامناسب بود و امکان تجمعات به هم پیوسته نیز کم بود تصمیم بر این شد که مسیر همان ابتدای خیابان نادری باشد.چنانچه تجمع اعتراض آمیزمان با سرکب نیروهای پلیس و بسیج به خشونت کشیده شد و تجمع کنندگان را پراکنده کردند،توجه داشته باشید که باز به همان مسیر باید برگشت تا قدرت جنبش مردمی سبز را به حامیان کودتا دیکته کنیم.

با توجه به پتانسیل بالائی که بچه های اهواز در برنامه های مختلف قبلی از خود نشان داده اند بخصوص برنامه روز 13 آبان و 16 آذر،خواهشمند است در گروه های چند نفری به راهپیمائی بروند تا در صورت لزوم شرایط را برای راهپیمائی آماده کنند.توجه داشته باشید که شعار هر ایرانی یک رسانه در همین مواقع کارائی پیدا میکند و عزیزان که در گروههای چند نفری به راهپیمائی میروند میتوانند برنامه را در دست بگیرند تا اشتباهات دفعات قبل تکرار نشود و از جنبش به نفع گروهی خواص بهره برداری نگردد.

همچنین برنامه این روز برای سایرشهرهای استان متناسب با وضعیت آن شهر میباشد که عزیزان با توجه به شرایط موجود در شهر خود اقدام به راهپیمائی میکنند.حتی عزیزانی که توانائی این را دارند میتوانند به مرکز استان یعنی اهواز بروند

دوستان توجه داشته باشند اهواز را در روز 22 بهمن سراسر سبز میکنیم تا نشان دهیم حضور رئیس دولت کودتا نه تنها هیچ تاثیری بر روند اعتراضات مردم خوزستان و مشکلات آنها ندارد بلکه با این راهپیمائی جوابی کوبنده به حامیان کودتا خواهیم داد و با اقتدار و همبستگیمان لرزه بر کمر دولت کودتا خواهیم انداخت.
همچنين برنامه جنبش براي 21 بهمن شعار الله اكبر ميباشد.دوستان شب قبل 22 بهمن بين ساعات 9 الي 10 شب همزمان و بصورت گسترده بر روي پشت بامها اقدام به سر دادن شعار الله اكبر مينمايند و عزيزان ميتوانند در مناطق مختلف اهواز آنها را همراهي كنند.تاكيد ميكنيم كه فيلم و گزارش تهيه شود و به ما ارسال نمائيد.
عزیزان با هر وسیله ای که میتوانید تبلیغات این روز را شروع نمائید.همچنین برای پوشش گسترده خبری این روز خواهشمنداست بر روال همیشه خود خبرنگار خود باشید و عکس،کلیپ و مقالات خبری این روز حتما تهیه نمائید و برای ما ارسال کنید.توجه داشته باشید که تنها اخبار خود را به آدرس ایمیل:

ahvaz.greenrevolution.group@gmail.com

عزیزان خواهشمند است از هم اکنون با پخش این صفحه در فیسبوک ما را در اطلاع رسانی وسیع یاری نمائید.
با تشکر از حامیان

گروه انقلاب سبز اهواز در فیسبوک :

http://www.facebook.com/GreenrevolutionAhvaz

سبزها بخوانند

بر اساس اخبار موثق دریافتی خبرنگار ندای سبز آزادی کودتاگران برنامه گسترده‌ای برای به آشوب کشیدن راهپیمایی ۲۲ بهمن و نیز هک کردن و انتشار اخبار دروغین در روز ۲۲ بهمن چیده‌اند. شاید کودتاگران هیچ‌گاه گمان نمی‌کردند، کودتاچی‌های پشیمان و نفوذی این‌قدر سریع و دقیق برنامه‌هایشان را لو بدهند. وثاقت آنچه از پی می‌آید تایید شده است. از کلیه شما سبزهای عزیز می‌خواهیم آن‌ها را با دقت بخوانید و حتی‌الامکان برای کسانی که به ااینترنت دسترسی ندارند هم توضیح دهید. گفتنی است که این عناوین مهم در وبلاگ سهرابستان نیز پیش از این منتشر شده است:

سرعت پیاده رفتن حداکثر 5 کیومتر در ساعت است، البته بدون موانعی نظیر نیروهای گارد و اراذل و اوباش لباس شخصی. فاصله میدان انقلاب تا میدان آزادی هم 5 کیلومتر است. نمایش روز پنجشنبه حکومت برای رسانه های بین المللی و خبرنگاران آنها نیز فقط در میدان آزادی و بمدت 3 ساعت از 9 تا 12 برگزار می شود.

از صبح چهارشنبه 21 بهمن، حملات سنگین بر علیه سایتهای اطلاع رسانی و اختلال شدید اینترنت و اس ام اس و موبایل، همزمان با جنگ روانی کودتاچیان آغاز خواهد شد. کودتاچیان سیلی از خبرهای گمراه کننده براه خواهند انداخت تا در خلاء اینترنت و اطلاع رسانی سبزها، افکار عمومی را دچار تردید و انحراف نمایند.

تنها برنامه مشترک و قطعی مردم آزادیخواه ایران، سبز کردن میدان آزادی و خنثی کردن برنامه از پیش تعیین شده حکومت است و تنها راه نیز نزدیک شدن تا حد امکان به میدان آزادی و ورود به آن است. هر اعلان دیگری که مغایر با این هدف باشد قطعاَ از ستاد کودتا می آید.
به نکات مهم زیر قابل توجه داشته باشید:

تعیین نقاط دیگری برای شروع راهپیمائی نظیر میدان 7 تیر یا میدان ولیعصر و میدان امام حسین و نظایر آن انحرافی است.

تبلیغ درگیری و خشونت، آتش می زنیم، فتح می کنیم، ساقط می کنیم، و هر شعار دیگری که بوی خشونت از آن بیاید، تعدادی را نسبت به شرکت در راهپیمائی دچار تردید می کند.

• اعلام نقاطی بعنوان مکان حضور رهبران جنبش سبز و دعوت مردم به پیوستن به آنها و شروع راهپیمائی از آن مکان، برای گمراه نمودن جنبش سبز است.
• امکان بروز ترور و انفجار برای تحریک هواداران حکومت و ایجاد وحشت در مردم وجود دارد، اهمیتی به چنین رویدادهایی نباید داد.
• قرار است شب 22 بهمن بطور وسیعی از رسانه های کودتا، پیام فرماندهان نظامی و اعلامیه های تند و تهدیدآمیز آنها مبنی بر برخورد شدید با سبزها در 22 بهمن انتشار یابد، اینرا هم بحساب وحشت آنها از حضور سبزمان بگذارید.
• در روز 22 بهمن نباید فریب نقشه های ایذائی کودتاچیان را خورد. صدا و سیما در حال سقوط است، رهبر در حال فرار است، فلان پادگان شورش کرده اند و نیاز فوری به کمک مردم دارند، فرار کنید دارند مردم را می کشند و مطالب داغ و هیجان برانگیزی از این قبیل را نفوذی های حکومت در داخل جمعیت فریاد خواهند کرد. با متانت و یک تودهنی محکم، این بلندگوهای نفرت را خاموش کنید.
• وقتتتان را برای قطع کردن بلندگوهای خیابان آزادی تلف نکنید، بلندگوهای میدان آزادی مهم هستند.
• توسط عوامل حکومت، در مکانهای مختلف درگیریهای تصنعی با نیروی انتظامی و لباس شخصی ها برای توقف و سرگرم کردن مردم بوجود خواهد آمد. با آرامش از صحنه عبور کرده و خود را برای شنیدن! سخنرانی رئیس جمهور محبوب رهبر به میدان آزادی برسانید.
• نیروی انتظامی دورتادور میدان آزادی را دیوار انسانی تشکیل داده و معابر معدودی برای ورود به میدان باز خواهد گذاشت و احتمال بازرسی بدنی نیز وجود دارد. وسائل اضافی همراه نداشته باشید، فقط فکر سبز و زبان سرخ شما در میدان آزادی مورد نیاز است. پارچه سبز بمقدار کافی در میدان آزادی وجود خواهد داشت.
• پنجشنبه صبح زود خود را به مراسم برسانید. 22 بهمن فقط سالی یکبار است و امسال قرار است کوتاه و سریع برگزار شود، بدون وقت اضافه.

ندای سبز آزادی

دسته‌ها: راه هاي مقاومت سبز

برنامه اصلی ما در ۲۲ بهمن: هر سبز با یک «سوت» در سخنرانی رئیس دولت کودتا در میدان آزادی؛ 21 بهمن



برنامه اصلی ما در ۲۲ بهمن: هر سبز با یک «سوت» در سخنرانی رئیس دولت کودتا در میدان آزادی؛ 21 بهمن
فوریه 10, 2010 · ۱ دیدگاه
کمتر از ۴۸ ساعت به راهپیمایی سرنوشت‌ساز و سبز ۲۲ بهمن باقی است. رهبران جنبش سبز و نیز احزاب سیاسی اصلاح‌طلب هر یک در بیانیه‌هایی جداگانه از عموم مردم دعوت کرده‌اند تا در این راهپیمایی شرکت کنند. ندای سبز آزادی پیش از این به تفصیل نکات ایمنی مربوط به حضور در این برنامه را به اطلاع خوانندگان رسانیده بود. آنچه در پیش می‌آید معرفی طرح اصلی اجرایی مخصوص ۲۲ بهمن توسط سبزها و نیز یادآوری برخی نکات ایمنی‌ برای حضور در راهپیمایی‌ست. از کلیه خوانندگان عزیز که دل در گرو آزادی ایران دارند می‌خواهیم این طرح پیشنهادی سبز را بخوانند و سپس از طریق ایمیل و یا به صورت شفاهی دوستان و آشنایان خود را نیز نسبت به محتویات این خبر آگاه کنند.

حضور زودهنگام در میدان آزادی: رئیس دولت کودتا، محمود احمدی‌نژاد قرار است روز ۲۲ بهمن در میدان آزادی سخنرانی کند. این سخنرانی در حالی صورت خواهد گرفت که بر اساس اخبار رسیده سپاه و بسیج بنا دارد از ساعت ۶ صبح به وقت تهران میدان آزادی را با جمعیت اتوبوسی پر کند. ندای سبز آزادی از کلیه راهپیمایان سبز دعوت می‌کند از اولین ساعات صبح ( ترجیحا بعد از نماز صبح) به سمت میدان آزادی حرکت کنند تا قبل از بسته شدن راه‌ها به سمت میدان آزادی بتوانند در محل سخنرانی حضور داشته باشند. برای گزک ندادن به دست نیروهای کودتا در اولین ساعات صبح از حمل هر گونه نماد سبز خودداری کنید و به آشوب‌طلبان بهانه برای ایجاد درگیری ندهید. به خاطر داشته باشید که حضور زودهنگام شما در میدان آزادی حیاتی‌ترین کار در روز راهپیمایی خواهد بود.

برنامه اصلی سبزها در حین سخنرانی رئیس دولت کودتا: برنامه‌اصلی پیشنهادی «ندای سبز آزادی» برای راهپیمایی ۲۲ بهمن این است که سبزها بدون آن‌که «تابلو» شوند و «هزینه» بدهند خود را به نزدیک‌ترین نقطه به محل سخنرانی محمود احمدی‌نژاد در میدان آزادی تهران برسانند و به محض شروع سخنرانی او شروع به سوت زدن و “هو” کردن کنند. بدین منظور پیشنهاد می‌کنیم در روزهای پیش از ۲۲ بهمن به نزدیک‌ترین لوازم ورزشی فروشی منزلتان بروید و تعدادی سوت کوچک (ترجیحا مخصوص داوری فوتبال) بخرید. این سوت‌ها کوچک هستند و بدون این‌که کسی متوجه بشود می‌‌توانید روز ۲۲ بهمن آن‌را همراه ببرید. تا زمان آغاز سخنرانی محمود احمدی‌نژاد به هیچ عنوان سوت خود را نشان ندهید و به محض شروع سخنرانی‌اش سوت خود را درآورید و در آن به طور ممتد بدمید. دیگر سوت‌هایی که آورده‌اید را هم به دیگر سبزهای نزدیک‌تان بدهید. اگر هم سوت ندارید با دست سوت بزنید و اگر سوت زدن با دست را هم بلد نیستید “هو” کنید. لازمه موفقیت این طرح این است که در اطلاع‌رسانی این پیشنهاد ما را یاری کنید و از دوستان و آشنایان خود نیز بخواهید که چنین کنند و در طول راهپیمایی هم به دیگر سبزها بگویید که برنامه چیست تا آن‌ها هم به محض شروع سخنرانی احمدی‌نژاد (یا سخنران جایگزین) “هو” کنند و سوت بزنند. از شعارها و رفتارهای توهین‌آمیز بپرهیزید و صرفا به سوت و “هو” اکتفا کنید؛ این اقدام جمعی سبزها به اندازه کافی گویا است. کودتاچیان برای جلوگیری از حضور مرئی‌تر سبزها تمهیدات بسیاری اندیشیده‌اند و برای خنثی کردن تکنیک‌هایی که تاکنون سبزها در تجمعات استفاده کرده‌اند از شیوه‌های مختلفی استفاده خواهند کرد ولی سبزها همواره با تکنیک‌های نرم و قانونی و خلاقانه جدید همچون “سوت زدن و هو کردن در حین سخنرانی رئیس دولت کودتا” باز هم حضور «دیدنی» و «شنیدنی» خود را به دولتمردان و ناظران داخلی و خارجی نشان خواهند داد.

ترفندی برای راه یافتن به میدان آزادی از میان صفوف نیروهای دولتی و سپس شروع اعتراض در میدان



ترفندی برای راه یافتن به میدان آزادی از میان صفوف نیروهای دولتی و سپس شروع اعتراض در میدان
فوریه 10, 2010 · نوشتن دیدگاه
عکسهای احمدی نژاد و خامنه ای را با خود حمل کنید ، روی چوبدست یا بر دست ، ماژیکهای سبز یا سیاه نیز با خود داشته باشید . به صورت گروههای کوچک و همراه با هم این عکسها را حمل کنید . وقتی به این طریق از فیلتر نیروهای انتظامی عبورکرده و وارد میدان آزادی شدید بلافاصله و در موقع مناسب با ماژیک روی عکسها یک ضربدر بزرگ زده و آنرا مقابل دوربینهای خبرنگاران بلند کنید . بسیج و سپاه با دیدن عکس رهبرانشان هیچ غلطی نمیتوانند بکنند و مانع ورود شما به صف تظاهر کنندگان نخواهند شد.

بیست و دوی بهمن، وعده ما اصفهانی ها میدان انقلاب ساعت ده صبح


بیست و دوی بهمن، وعده ما اصفهانی ها میدان انقلاب ساعت ده صبح
click here
در این نوشته سعی می کنم نکات امنیتی راجع به تظاهرات ها رو بنویسم که خیلی مهمه که رعایت بشه. نکات مخصوصا برای 22بهمن کارآمد است. این موارد نکات امنیتی هستند برای راحتی شما.

■روی موبایل ها و وسایل همراه موارد مشکل دار و سیاسی نداشته باشید. سعی کنید در راهپیمایی ها یک گوشی معمولی زاپاس ببرید که بهتر از آن است که هیچ گوشی ای نداشته باشید(مشکوک می شند و ممکنه خانه شما را بگردند.)
■درهنگام خطر بازداشت وسایلی از جمله پارچه سبز، عکس های سیاسی و… را از خودتون دور کنید. قبل از بازداشت شدن هم حتما تا می تونید مقاومت کنید تا بقیه به کمک شما بیان.
■دوراز جمعیت حرکت نکنید و به هیچ وجه از جمعیت دور نشوید. حتما در جمعیت و کنار بقیه باشید تا هم بازداشت کردن شما سخت باشه هم وقتی که شما رو می خوان بازداشت کنن مردم نجاتتون بدن. البته امکان بازداشت شدن خیلی پایینه مخصوصا در روز 22بهمن. این ها فقط نکات امنیتن برای احتیاط.
■هدف فتح هیچ مکانی نیست. فقط در میدان انقلاب جمع می شویم و اگر جمعیت خوب بود آرام آرام به سمت محل برگزاری مراسم دولتی میدان امام/نقش جهان می رویم. هدف باهم بودن است. هرچه بیشتر و منسجم تر باشیم نتایج بهتری می گیریم. روز قدس دیدیم که هدف رو فتح میدان امام گذاشتیم جمعیت چقد پراکنده شد ولی اگه همه با هم می موندیم هم جمعیت پخش نمی شد و آسیب نمی دیدن بچه ها هم میدان امام رو فتح می کردیم. منبع

Monday, February 8, 2010

چون عرب‌ها نمی‌توانند!!! بنابراین ما ایرانی‌ها



چون عرب‌ها نمی‌توانند!!! بنابراین ما ایرانی‌ها...

در زبان عربی چهار حرف: پ گ ژ چ وجود ندارد. آن‌ها به جای این ۴ حرف، از واج‌های : ف - ک – ز - ج بهره می‌گیرند.
و اما: چون عرب‌ها نمی‌توانند «پ» را بر زبان رانند، بنابراین ما ایرانی‌ها،
به پیل می‌گوییم: فیل
به پلپل می‌گوییم: فلفل
به پهلویات باباطاهر می‌گوییم: فهلویات باباطاهر
به سپیدرود می‌گوییم: سفیدرود
به سپاهان می‌گوییم: اصفهان
به پردیس می‌گوییم: فردوس
به پلاتون می‌گوییم: افلاطون
به تهماسپ می‌گوییم: تهماسب
به پارس می‌گوییم: فارس
به پساوند می‌گوییم: بساوند
به پارسی می‌گوییم: فارسی!
به پادافره می‌گوییم: مجازات،مکافات، تعزیر، جزا، تنبیه...
به پاداش هم می‌گوییم: جایزه
چون عرب‌ها نمی‌توانند «گ» را برزبان بیاورند، بنابراین ما ایرانی‌ها
به گرگانی می‌گوییم: جرجانی
به بزرگمهر می‌گوییم: بوذرجمهر
به لشگری می‌گوییم: لشکری
به گرچک می‌گوییم: قرجک
به گاسپین می‌گوییم: قزوین!
به پاسارگاد هم می‌گوییم: تخت سلیمان‌نبی!
چون عرب‌ها نمی‌توانند «چ» را برزبان بیاورند، ما ایرانی‌ه،
به چمکران می‌گوییم: جمکران
به چاچ‌رود می‌گوییم: جاجرود
به چزاندن می‌گوییم: جزاندن
چون عرب‌ها نمی‌توانند «ژ» را بیان کنند، ما ایرانی‌ها
به دژ می‌گوییم: دز (سد دز)
به کژ می‌گوییم: :کج
به مژ می‌گوییم: : مج
به کژآئین می‌گوییم: کج‌آئین
به کژدُم می‌گوییم عقرب!
به لاژورد می‌گوییم: لاجورد
فردوسی فرماید:
به پیمان که در شهر هاماوران سپهبد دهد ساو و باژ گران
اما مابه باژ می‌گوییم: باج
فردوسی فرماید:
پیاده شد از اسپ و ژوپین به دست همی رفت شیدا به کردار مست
اما ما به اسپ می‌گوییم: اسب
به ژوپین می‌گوییم: زوبین
وچون در زبان پارسی واژه‌هائی مانند چرکابه، پس‌آب، گنداب... نداریم، نام این چیزها را گذاشته‌یم فاضل‌آب،
چون مردمی سخندان هستیم و از نوادگان فردوسی،
به ویرانه می‌گوییم خرابه
به ابریشم می‌گوییم: حریر
به یاران می‌گوییم صحابه!
به ناشتا وچاشت بامدادی می‌گوییم صبحانه یا سحری!
به چاشت شامگاهی می‌گوییم: عصرانه یا افطار!
به خوراک و خورش می‌گوییم: غذا و اغذیه و تغذیه ومغذی(!)
به آرامگاه می‌گوییم: مقبره
به گور می‌گوییم: قبر
به برادر می‌گوییم: اخوی
به پدر می‌گوییم: ابوی
و اکنون نمی‌دانیم برای این که بتوانیم زبان شیرین پارسی را دوباره بیاموزیم و بکار بندیم، باید از کجا آغاز کنیم؟!
هنر نزد ایرانیان است و بس! از جمله هنر سخن گفتن! شاعر هم گفته است: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد! بنابراین،
چون ما ایرانیان در زبان پارسی واژه‌ی گرمابه نداریم به آن می‌گوئیم: حمام!
چون در پارسی واژه‌های خجسته، فرخ و شادباش نداریم به جای «زاد روزت خجسته باد» می‌گوئیم: «تولدت مبارک».
به خجسته می گوئیم میمون
اگر دانش و «فضل» بیشتری بکار بندیم می‌گوییم: تولدت میمون و مبارک!
چون نمی‌توانیم بگوییم: «دوستانه» می گوئیم با حسن نیت!
چون نمی‌توانیم بگوییم «دشمنانه» می گوییم خصمانه یا با سوء نیت
چون نمی‌توانیم بگوئیم امیدوارم، می‌گوئیم ان‌شاءالله
چون نمی‌توانیم بگوئیم آفرین، می‌گوئیم بارک‌الله
چون نمی‌توانیم بگوئیم به نام ویاری ایزد، می‌گوییم: ماشاءالله
و چون نمی‌توانیم بگوئیم نادارها، بی‌چیزان، تنُک‌‌‌مایه‌گان، می‌گوئیم: مستضعفان، فقرا، مساکین!
به خانه می‌گوییم: مسکن
به داروی درد می‌گوییم: مسکن (و اگر در نوشته‌ای به چنین جمله‌ای برسیم : «در ایران، مسکن خیلی گران است» نمی‌دانیم «دارو» گران است یا «خانه»؟
به «آرامش» می‌گوییم تسکین، سکون
به شهر هم می‌گوییم مدینه تا «قافیه» تنگ نیاید!
ما ایرانیان، چون زبان نیاکانی خود را دوست داریم:
به جای درازا می گوییم: طول
به جای پهنا می‌گوییم: عرض
به ژرفا می‌گوییم: عمق
به بلندا می‌گوییم: ارتفاع
به سرنوشت می‌گوییم: تقدیر
به سرگذشت می‌گوییم: تاریخ
به خانه و سرای می‌گوییم : منزل و مأوا و مسکن
به ایرانیان کهن می گوییم: پارس
به عوعوی سگان هم می گوییم: پارس!
به پارس‌ها می‌گوییم: عجم!
به عجم (لال) می گوییم: گبر
چون میهن ما خاور ندارد،
به خاور می‌گوییم: مشرق یا شرق!
به باختر می‌گوییم: مغرب و غرب
و کمتر کسی می‌داند که شمال و جنوب وقطب در زبان پارسی چه بوده است!
چون «ت» در زبان فارسی کمیاب وبسیار گران‌بها است (و گاهی هم کوپنی می‌‌شود!)
تهران را می نویسیم طهران
استوره را می نویسیم اسطوره
توس را طوس
تهماسپ را طهماسب
تنبور را می نویسیم طنبور(شاید نوایش خوشتر گردد!)
همسر و یا زن را می نویسیم ضعیفه، عیال، زوجه، منزل، مادر بچه‌ها،
چون قالی را برای نخستین بار بیابانگردان عربستان بافتند (یا در تیسفون و به هنگام دستبرد، یافتند!) آن را فرش، می نامیم!
آسمان را عرش می‌نامیم!
و
استاد توس فرمود:
چو ایران نباشد، تن من مباد! بدین بوم و بر زنده یک‌تن مباد!
و هرکس نداند، ما ایرانیان خوب می‌دانیم که نگهداشت یک کشور، ملت، فرهنگ و «هویت ملی» شدنی نیست مگر این که از زبان آن ملت هم به درستی نگهداری شود.
ما که مانند مصری‌ها نیستیم که چون زبانشان عربی شد، امروزه جهان آن‌ها را از خانواده‌ی اعراب می‌دانند.
البته ایرانی یا عرب بودن، هندی یا اسپانیائی بودن به خودی خود نه مایه‌ی برتری‌ است و نه مایه‌ سرافکندگی. زبان عربی هم یکی از زبان‌های نیرومند و کهن است.
سربلندی مردمان وکشورها به میزان دانستگی‌ها، بایستگی‌ها، شایستگی‌ها، و ارج نهادن آن‌ها به آزادی و «حقوق بشر» است.
با این همه، همان‌گونه که اگر یک اسدآبادی انگلیسی سخن بگوید، آمریکایی به شمار نمی‌آید، اگر یک سوئدی هم، لری سخن بگوید، لُر به شمار نخواهد رفت. چرا یک چینی که خودش فرهنگ و زبان و شناسنامه‌ی تاریخی دارد، بیاید و کردی سخن بگوید؟ و چرا ملت‌های عرب، به پارسی سخن نمی‌گویند؟ چرا ما ایرانیان باید نیمه‌عربی - نیمه‌پارسی سخن بگوئیم؟
فردوسی، سراینده‌ی بزرگ ایرانیان در ۱۰۷۰ سال پیش برای این که ایرانی شناسنامه‌ی ملی‌اش را گم نکند، و همچون مصری از خانواده‌ی اعراب به شمار نرود، شاهنامه را به پارسی‌ی گوش‌نوازی سرود و فرمود:
پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد وبارانش ناید گزند
جهان کرده‌ام از سخن چون بهشت از این بیش تخم سخن کس نکشت
از آن پس نمیرم که من زنده‌ام که تخم سخن من پراگنده‌ام
هر آن کس که دارد هُش و رای و دین پس از مرگ بر من کند آفرین
اکنون منِ ایرانی چرا باید از زیباترین واژه‌های دم دستم در «زبان شیرین پارسی» چشم‌پوشی کنم و از لغات عربی یا انگلیسی یا روسی که معنای بسیاری از آنان را هم بدرستی نمی‌دانم بهره بگیرم؟
و به جای توان و توانائی بگویم قدرت؟
به جای نیرو و نیرومندی بگویم قوت؟
به جای پررنگی بگویم غلظت؟
به جای سرشکستگی بگویم ذلت؟
به جای بیماری بگویم علت؟
به جای اندک و کمبود بگویم قلت؟
به جای شکوه بگویم عظمت؟
به جای خودرو بگویم اتومبیل
به جای پیوست بگویم ضمیمه، اتاشه!!
به جای مردمی و مردم سالاری هم بگویم «دموکراتیک»
به باور من، برای برخی از ایرانیان، درست کردن بچه، بسیار آسان‌تر است از پیداکردن یک نام شایسته برای او! بسیاری از دوستانم آنگاه که می‌خواهند برای نوزادانشان نامی خوش‌آهنگ و شایسته بیابند از من می‌خواهند که یاری‌شان کنم! به هریک از آن‌ها می‌گویم: «جیک جیک تابستون که بود، فکر زمستونت نبود؟!»
به هر روی، چون ما ایرانیان نام‌هائی به زیبائی بهرام و بهمن و بهداد و ... نداریم، اسم فرزندانمان را می‌گذاریم علی‌اکبر، علی‌اوسط، علی‌اصغر! (یعنی علی بزرگه، علی وسطی، علی کوچیکه!)
پسران بعدی را هم چنین نام می‌نهیم: غلامعلی، زینعلی، کلبعلی (سگِ علی= لقبی که شاه اسماعیل صفوی برخود نهاده بود و از زمان او رایج گردید) محمدعلی، حسین‌علی، حسنعلی، سبزعلی، گرگعلی، شیرعلی، گداعلی و....
نام آب کوهستان‌های دماوند را هم می‌گذاریم آبعلی!
وچون در زبان پارسی نام‌هائی مانند سهراب، سیاوش، داریوش و... نداریم نام فرزندانمان را می‌گذاریم اسکندر، عمر، چنگیز، تیمور، ...
و چون نام‌های خوش‌آهنگی همچون: پوران، دُردانه، رازدانه، گلبرگ، بوته، گندم، آناهیتا، ایراندخت، مهرانه، ژاله، الیکا (نام ده و رودی کوچک در ایران)، لِویس (نام گل شقایق به گویش اسدآبادی= از دامنه‌های زبان پهلوی ساسانی) و... نداریم، نام دختران خود را می‌گذاریم: زینب و رقیه و معصومه و زهرا و سکینه و سمیه و ...

دانای(حکیم) توس فرمود:
بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
از آن‌جایی که ما ایرانیان مانند دانای توس، مهر بی‌کرانی به میهن خود داریم
به جای رستم‌زائی می‌گوئیم سزارین
رستم در زهدان مادرش رودابه آنچنان بزرگ بود که مادر نتوانست او را بزاید، بنابراین پزشکان، پهلوی مادر را شکافتند و رستم را بیرون آوردند. چنین وضعی برای سزار، قیصر روم هم پیش آمد و مردم باخترزمین از آن‌پس به این‌گونه زایاندن و زایش می‌گویند سزارین. ایرانیان هم می‌توانند به جای واژه‌ی «سزارین» که در زبان پارسی روان شده، بگویند: رستم‌زائی
به نوشابه می‌گوییم: شربت
به کوبش و کوبه می‌گوییم: ضربت
به خاک می‌گوییم: تربت
به بازگشت می‌گوییم: رجعت
به جایگاه می‌گوییم: مرتبت
به هماغوشی می‌گوییم: مقاربت
به گفتاورد می‌گوییم: نقل قول
به پراکندگی می‌گوییم: تفرقه
به پراکنده می‌گوییم: متفرق
به سرکوبگران می‌گوییم: قوای انتظامی
به کاخ می‌گوئیم قصر،
به انوشیروان دادگر می‌گوئیم: انوشیروان عادل


در «محضرحاج‌آقا» آنقدر «تلمذ» می‌کنیم که زبان پارسی‌مان همچون ماشین دودی دوره‌ی قاجار، دود و دمی راه می‌اندازد به قرار زیر:
به خاک سپردن = مدفون کردن
دست به آب رساندن = مدفوع کردن
به جای پایداری کردن می‌گوییم: دفاع کردن= تدافع = دفع دشمن= دفع بلغم = و...
به جای جنگ می‌گوییم: = مدافعه، مرافعه، حرب، محاربه.
به خراسان می‌گوییم: استان قدس رضوی!
به چراغ گرمازا می‌گوییم: علاءالدین! یا والور!
به کشاورز می‌گوییم: زارع
به کشاورزی می‌گوییم: زراعت


اما ناامید نشویم. این کار شدنی است!
تا سال‌ها پس از انقلاب مشروطیت به جای دادگستری می‌گفتیم عدلیه به جای شهربانی می‌گفتیم نظمیه به جای شهرداری و راهداری می‌گفتیم بلدیه به جای پرونده می گفتیم دوسیه به جای …

=====

اضافه می کنم درود به روان پاک رضا شاه بزرگ که به اين واژه ها توجه کرد و بسياری از آنها را عوض کردند.