Saturday, January 30, 2010

روش سردمداران جمهوري اسلامي در اداره مملكت ايران و عواقب آن

روش سردمداران جمهوري اسلامي در اداره مملكت ايران و عواقب آن
١-تعطيل مطبوعات
٢-خفه كردن مردم
٣-زنداني كردن دانشجويان
٤-تعطيل دانشگاه ها
٥-شكنجه و تجاوز به زندانيان
٦-سر به نيست كردن مخالفان
٧-گردهم آيي دولتي با آوردن كارگران و دانش آموزان با اتوبوس
٨-دروغپردازي صدا و سيما
٩-بي اعتباري در نزد افكار عمومي دنيا
١٠-انزواي ديپلماتيك
١١-ورشكستگي سياسي و اقتصادي
١٢-ترويج اعتياد و فحشا
١٣-فساد اداري،رشوه،و٠٠
١٤-زاهد نمايي و ريا كاري
١٥-كمك به تروريست هاي حماس و حزب الله
١٦-دخالت در امور عادي و روزمره مردم
١٧-و٠٠

اعدام جوانان معترض به حكومت ملايان تازي تبار به سردستگي خامنه اي ضحاك خونخوار

اعدام جوانان معترض به حكومت ملايان تازي تبار به سردستگي خامنه اي ضحاك خونخوار هيچ تاثيري در روند مبارزه مردم ايران نخواهد داشت،اين دستگاه جهنمي دير يا زود برچيده خواهد شد،و از به خاك و خون غلتيدن هر آرش،هزارها آرش و بابك بر خواهند خواست و دودمان اين باند ضد ايران و ايراني را بر باد خواهند داد٠

Friday, January 29, 2010

خامنه اي ننگت باد كه حقا ضحاك زمان اي

جمهوري اسلامي جمعي از منفورترين حاكمان زمان مارا در خود جاي داده است،مشتي جنايتكار و آدمكش بر جان و مال و ناموس ما حاكمند و هر كاري كه بخواهند با دختران و پسران ما انجام ميدهند،آنها را به سياهچال زندانهاي بي شمارشان ميفكنند، آنان راشكنجه و تجاوز به عنف ميكنند،به جوخه اعدام ميسپارند و دم از اسلام و خداو عدالت ميزنند٠تمام مردم دنيا اين باند دزدان و قمه كشان را محكوم ميكنند و اين ددمنشان را ابايي نيست و به جنايات خويش مباهات هم ميكنند٠ پدر و مادري كه سالها زحمت ميكشند تا جواني را بزرگ كنند، بايد راهي گورستان ها شوند و عزيز خودرا در آنجا جستجو كنند٠خامنه اي ننگت باد كه حقا ضحاك زمان اي

خامنه اي ننگت باد كه حقا ضحاك زمان اي

جمهوري اسلامي جمعي از منفورترين حاكمان زمان مارا در خود جاي داده است،مشتي جنايتكار و آدمكش بر جان و مال و ناموس ما حاكمند و هر كاري كه بخواهند با دختران و پسران ما انجام ميدهند،آنها را به سياهچال زندانهاي بي شمارشان ميفكنند، آنان راشكنجه و تجاوز به عنف ميكنند،به جوخه اعدام ميسپارند و دم از اسلام و خداو عدالت ميزنند٠تمام مردم دنيا اين باند دزدان و قمه كشان را محكوم ميكنند و اين ددمنشان را ابايي نيست و به جنايات خويش مباهات هم ميكنند٠ پدر و مادري كه سالها زحمت ميكشند تا جواني را بزرگ كنند، بايد راهي گورستان ها شوند و عزيز خودرا در آنجا جستجو كنند٠خامنه اي ننگت باد كه حقا ضحاك زمان اي

Monday, January 25, 2010

دوستي با بعضي آدم ها مثل نوشيدن چاي کيسه ايست هول هولکي و دم دستي.. اين دوستي ها براي رفع تکليف خوبند اما خستگي ات را رفع نمي کنند. اين چاي خوردن ها دل آدم را باز نمي کند خاطره نمي شود فقط از سر اجبار مي خوريشان که چاي خورده باشي به بعدش هم فکر نمي کني.


دوستي با بعضي آدمها مثل خوردن چاي خارجي است. پر از رنگ و بو. اين دوستي ها جان مي دهد براي مهمان بازي براي جوک هاي خنده دار تعريف کردن براي فرستادن اس ام اس هاي صد تا يک غاز. براي خاطره هاي دمِ دستي. اولش هم حس خوبي به تو مي دهند. اين چاي زود دم خارجي را مي ريزي در فنجان بزرگ. مي نشيني با شکلات فندقي مي خوري و فکر مي‌کني خوشبحال ترين آدم روي زميني. فقط نمي داني چرا باقي چاي که مانده در فنجان بعد از يکي دوساعت مي شود رنگ قير يک مايع سياه و بد بو که چنان به ديواره فنجان رنگ مي دهد که انگار در آن مرکب چين ريخته بودي نه چاي.


دوستي با بعضي آدم ها مثل نوشيدن چاي سر گل لاهيجان است. بايد نرم دم بکشد. بايد انتظارش را بکشي. بايد براي عطر و رنگش منتظر بماني بايد صبر کني. آرام باشي و مقدماتش را فراهم کني. بايد آن را بريزي در يک استکان کوچک کمر باريک. خوب نگاهش کني. عطر ملايمش را احساس کني و آهسته جرعه جرعه بنوشي اش و زندگي کني.

عشق زبان مشترک تمام آفریده های خداوند

گفته شده است که عکس این دو پرنده در کشور اکراین گرفته شده است. میلیون ها نفر در کشور آمریکا و اروپا با دیدن این عکس ها گریه کرده اند. عکاس این عکس ها آنها را به بالاترین قیمت ممکن به روزنامه های فرانسه فروخته است و تمام نسخه های روزنامه در روز انتشار این عکس بطور کامل فروخته شده است.

در تصویر اول پرنده ماده زخمی روی زمین افتاده و منتظر جفتش می باشد


در تصویر دوم پرنده نر برای همسرش با عشق و دلسوزی غذا می آورد



در تصویر سوم پرنده نر مجددا برای همسرش غذا می آورد اما متوجه بی حرکت بودن وی می شود لذا شوکه شده و سعی می کند او را حرکت دهد




لحظه ای که متوجه مرگ عشق خود می شود و شروع به جیغ زدن می کند



در کنار جنازه همسرش می ایستد و همچنان به شیون می پردازد



در آخر مطمئن می شود که عشق به او باز نمی گردد لذا با غم و ناراحتی کنار جنازه وی آرام می ایستد







عشق
زبان مشترک تمام آفریده های خداوند.....

Monday, January 18, 2010

پلیس در نقاط مختلف دنیا

پلیس در نقاط مختلف دنیا

امریکا: شما خلاف می کنید.پلیس شما را دستگیر میکند.احیاناً آن وسط مقادیری مشت و لگد توسط افسر پلیس دریافت میدارید. یک نفر از این صحنه فیلم میگیرید و در اینترنت پخش می کند. صحنه ضرب و شتم شما از 222 کانال خبری و سیاسی پخش می شود. پلیس رسوا می شود.پلیس از مردم امریکا عذرخواهی می کند.پلیس 15 میلیون دلار به شما غرامت می دهد.شما نیز به خاطر جرمی که مرتکب شده اید مجازات می شوید.

ایتالیا: شما خلاف می کنید. پلیس شما را دستگیر می کند. شما به پلیس رشوه می دهید. شما آزاد می شوید!

فرانسه:شما خلاف می کنید اما پلیس شما را دستگیر نمی کند چون فعلاً به خاطر حقوق پایینش در حال اعتصاب است.

انگلیس:شما خلاف می کنید و پلیس یک مسلمان سیاه پوست عرب را به جای شما دستگیر می کند.

آلمان:شما خلاف می کنید و سگ های پلیس ردتان را پیدا می کنند و شما را دستگیر می کنند.

سوئیس: شما خلاف نمی کنید .پس نیازی به حضور پلیس نیست.

عراق:شما خلاف می کنید.پلیس شما را دستگیر می کند.در حین دستگیر شدن بمبی که در جورابتان جا سازی کرده اید منفجر می کنید و به همراه پلیس می میرید.

چین:شما خلاف می کنید.شما اعدام می شوید!

امارات:شما حال و حوصله خلاف ندارید و به جایش با همراهی پلیس ،از کشور های همجوار دختر وارد می کنید!

هندوستان:شما خلاف می کنید.پلیس شما را دستگیر می کند و شما عاشق دختر رییس پلیس می شوید و توسط اون دختر از زندان فرار می کنید و در حالیکه دو تایی آواز میخوانید و دور درخت می چرخید و روسری دورگردن معشوقه تان می پیچید و هی دستش را می گیرید و می کشید و ول میکنید به دوردست ها فرار می کنید.

هلند: از آنجا که همه کار های خلاف در این کشور خلاف محسوب نمی شوند بنابراین شما خواهر و مادر تان را هم که به یکدیگر پیوند بزنید باز هم خلاف محسوب نمی شود و پلیس دستگیرتان نمی کند!

روسیه:شما خلاف می کنید اما قبل از آنکه توسط پلیس دستگیر شوید توسط گروه های رقیب کشته می شوید.

یک کشور آسیایی که اسمشو نمیاریم: شما خلافی نمی کنید اما پلیس شما را دستگیر می کند.شما ناپدید می شوید.یک هفته می گذرد و خبری از شما نمیشود.دو هفته میگذرد و کسی خبری از شما ندارد.پلیس دستگیری شما را تکذیب می کند.اداره قضاوت نسبت به وجود شما ابراز بی اطلاعی می کند.بیمارستان ها و زندان ها و پزشکی قانونی هم از شما خبری ندارند.در پایان هفته سوم یک سایت محارب و معاند و فتنه گر و برانداز و اغتشاش گر و حرمت شکن مکان دقیق دستگیری ، همراه با فیلم ضرب و شتم تان را پخش می کند. پلیس از طریق 222 کانال خبری و سیاسی این اتفاق را تکذیب می کند و فیلمبردار این صحنه را تحت تعقیب قرار می دهد! شما هم بالاخره یه بلایی سرتان می آید. نگران نباشید
...!

Friday, January 15, 2010

ایمیل ها و اس ام اس ها کنترل می شود

احمدی مقدم: ایمیل ها و اس ام اس ها کنترل می شود
اين كه چيز تازه اي نيست، اينهم يكي ديگر از ابزار بيشماريست كه باند حاكم بر جان و مال مردم ايران سالهاست براي حكومت متزلزلست٠ و پوشالي خود به كار گرفته و ميگيرد٠٠ترور ,وحشت،جاسوسي،شكنجه كردن مردم،زندان،اعدام،تجاوز،زور و ارعاب،دروغ،تقلب،دزدي و اختلاس, قتل،تهمت و پاپوش سازي،رشوه خواري،باند بازي و٠٠٠ از خصايل عديده باند جمهوري مافيايي خامنه اي است٠

ولي جوانان با هوش ايراني راهي پيدا خواهند كر تا اين ترفند كثيف احمدي مقدم احمق را خنثي سازند،چيزي كه اين دلقك خامنه اي از آن بي خبر است اين است كه روز هاي چندان زيادي به عمر اين انگل ها نمانده است٠

Monday, January 11, 2010

لیست پول نقد مقامات ج. اسلامی را نزد بانک های جهان منتشر ساختCNN

شبکه تلویزیونی C.N.N لیست پول نقد مقامات ج. اسلامی را نزد بانک های جهان منتشر ساخت
21 دي 1388 ساعت 18:24
شبکه تلویزیونی C.N.N شب گذشته در گزارشی که روی سایت این شبکه قرار دارد, اعلام داشت که توسط یکی از کارکنان ایرانی بانک های کشور مالزی در جریان لیستی از پول مقامات و رهبران جمهوری اسلامی در خارج از کشور دست یافته است. این شبکه تلویزیونی مدعی شد که کارمند ایرانی بانک های مالزی بدلیل علاقه ای که به جنبش سبز در ایران دارد, این لیست را برای انتشار در اختیار C.N.N گذاشته است. C.N.N ضمن تشکر از این فرد ایرانی که نام وی را اعلام نکرده است, لیست مورد بحث را انتشار داده است که به شرح زیر است
1 غلام حسین الهام: 25 میلیون دلار در دوبی, 13 میلیون دلار در ترکیه
17 میلیون دلار درسوئیس, 0,7 میلیون دلار در بیروت
2 س. ح. پناهی: 11 میلیون دلار در بانک اسلامی شریعت, 4 میلیون ایورو در مالزی
3 مسعود کاظمی: 45 میلیون دلار در آلمان, 4,2 میلیون دلار در دوبی
4 علی هاشمی بهرامیان: 5,2 میلیون دلاردر کویت, 11 میلیون ایورو در بلژیک, 23 میلیون دلار در دوبی و مبلغی نامشخص در الناخال کمپانی
5 محمد محمدی: 12 میلیون دلار در دوبی, 17 میلیون دلار در کویت, 8 میلیون ایورو درترکیه
6 مهدی احمدی نژاد: 18 میلیون ایورو در بلژیک, 45 میلیون ایورو در سوئیس, 44 میلیون دلار دربانک اسلامی شریعت
7 نازیه خامنه ا ی: 7 میلیون دلار در ترکیه, 56 میلیون ایورو در آلمان, 122 میلیون پوند درگریت انگلیس
8 صادق محصولی: 14 میلیون ایورو در امارات متحده عربی, 24 میلیون دلار در ترکیه, 3 میلیون ایورو درمالزی
9 مجتبی خامنه ای: 1 بیلیون پوند در گرین انگلیس (احتمالا بلوکه شده است), 2,2 بیلیون ایورو در آلمان, 766 میلیون دلار در قطر. مبلغی نامشخص در بانک سوئیس
10 حسین معادی خواه 15 میلیون دلار در کویت, 45 میلیون ایورو در استرالیا, 7 میلیون دلار در امارات متحده عربی
11 عیسی کلانتری: 3,2 میلیون ایورو در بلژیک, 1,2 میلیون دلار در ایتالیا
12 حسین طائب: 122 میلیون دلار در امارات عربی, 42 میلیون ایورو در ایتالیا
13 مسعود حجاریان کاشانی 92 میلیون دلاردر استرالیا, 13,7 میلیون دلاردر قطر
14 سردار احمد وحیدی: 32 میلیون دلار در امارات متحده عربی, 65 میلیون دلار در ترکیه, 122 میلیون دلار در آلمان (احتمالا بلوکه شده)
15 عباس کدخدائی: 2,5 میلیون دلارایتالیا, 7,1 میلیون دلاردر کویت, 3,2 میلیون دلار دوبی
16 مجتبی مصباح یزدی: 184 میلیون دلار در دوبی, 221 میلیون دلار الناخال کمپانی
55 میلیون ایورو در اسپانیا
17 علی مصباح یزدی: 45 میلیون دلار امارات متحده عربی, 17 میلیون دلار در ترکیه, 65 میلیون پوند دربانک انگلیس, 75 میلیون دلار در افریقای جنوبی, 110 میلیون ایورو آلمان
18 حسین فیروز آبادی: 320 میلیون دلار در مالزی, 65 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 103 میلیون دلار در کویت, 17 میلیون دلارترکیه, ...
19 پرویز فاتح 16 میلیون دلار ترکیه, 5,2 میلیون ایورو در ترکیه, 22 میلیون دلار سوئیس
20 حسین شاجونی: 66,5 میلیون دلار در دوبی, 39 میلیون دلار در کویت, 11,2 میلیون دلار در بیروت 8 میلیون دلار مالزی
21: حبیب الله عسگراولادی: 172 میلیون دلار در بلژیک, 120 میلیون ایورو در آلمان, 420 میلیون دلار درالناخال کمپانی, 42 میلیون دلار در ترکیه, 219 میلیون دلار در مالزی
22 حسین جنتی: 228 میلیون دلار دوبی, مبلغی نا مشخص در بانک سوئیس و مبلغی نا مشخص دربانکی در ترکیه 200 میلیون دلار در مالزی, 150 میلیارد دلار درژاپن 32 میلیون دلار در مالزی
23 سکینه خامنه ای 25 میلیون دلار در مالزی, 14 میلیارد دلاردر قطر, 112 میلیون دلار در دوبی
24 اسفندیار رحیم مشایی: 5,2 میلیون دلار در آلمان 32 میلیون دلار درایتالیا, 41 میلیون دلار دردوبی
25 ح. محمدی اقائی: 48,4 میلیون دلار در دوبی, 2,4 میلیون دلار دربیروت, 56 میلیون ایورو در اسپانیا
26 علی اکبر ولایتی: 244 میلیون ایورو در المان, 6 میلیون ایورو در استرالیا 56 میلیون دلار در مالزی
27 محمد محمدی ریشهری: 241 میلیون دلار الناخال کمپانی و 121 میلیون دلار دردوبی, 48 میلیون دلار درآلمان, 43 میلیون دلار درایتالیا
28 محسن هاشمی بهرامانی: 35 میلیون دلار در ایلات متحده عربی, 56 میلیون دلار در بلژیک
29 محسن هاشمی ثمره: 11 میلیون دلار در قطر, 5,9 میلیون دلار درمالزی
30 علی لاریجانی: 185 میلیون ایورو در استرالیا, 16 میلیون ایورو در امارات متحده عربی, 112 میلیون ایورو در مالزی
31 عباس آخوندی: 9 میلیون دلار در امارات متحده عربی, 502 میلیون دلار در بانک بیروت
32 محسن رفیق دوست, 129 میلیون دلار در بلژیک, 44 میلیون دلار درکویت, 92 میلیون دلاردر کویت
33 حمید حسینی: 30 میلیون دلارمالزی, 82 میلیون ایورو در اسپانیا
34 محمد حسینی: 14 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 7 میلیون دلار در کویت, 3 میلیون دلار درترکیه, 11 میلیون پوند در ....
35 محمود حسینی: 3,2 میلیون دلار درترکیه, 11,4 میلیون دلار در کویت
36 مجتبی هاشمی ثمره: 28 میلیون دلار در اسپانیا, 76 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 124 میلیون دلار در مالزی
37 کامران دانشجو: 76 میلیون یورو در استرالیا, 7,2 میلیون دلار در مالزی
38 احمد رضا رادان: 98 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 65 میلیون دلار در کویت, 121 میلیون دلار در افریقای جنوبی
39 یدالئه جوانی: 22 میلیون دلار در ایلات متحده عربی, 5 میلیون دلار درهند, 23 میلیون دلار در پرتقال
40 غلام رضا فیاض: 65 میلیون دلار در مالزی, 40,9 میلیون دلار در کویت
41 رضا فیاض: 23 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 17 میلیون دلار در ترکیه, 7 میلیون دلار در ایتالیا
42 علی مباشری: 12 میلیون دلار در بلژیک, 19 میلیون دلار در مالزی, 42 میلیون دلار در کویت
43 محمد نقدی: 142 میلیون ایورو در ایالات متحده عربی, 24 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 66 میلیون دلار در مالزی
44 فرهاد دانشجو: 2,3 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 5,6 میلیون دلار در ترکیه
45 خسرو دانشجو: 11 میلیون دلار در ترکیه, 7 میلیون دلار در جمهوری چک
46 حمیدی حسینی: 4,2 میلیون در مالزی, 28 میلیون در ایالات متحده عربی
47 محمد باقری خرازی: 120 میلیون دلار در لبنان, 86 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 42 میلیون دلار در برکلی بانک آفریقای جنوبی
48 مهدی هاشمی ثمره: 5,7 میلیون دلار در ترکیه, 44 میلیون دلار در کویت
49 حمید رسائی: 62 میلیون دلار در مجارستان, 32 میلیون ایورو در آلمان, 18 میلیون پوند در انگلیس, 14 میلیون دلار در امارات متحده عربی
50 حسین موسوی اردبیلی: 21 میلیون دلار در کویت, 110 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 32 میلیون دلار در مالزی
51 علی مبشری: 7 میلیون ایورو در استرالیا, 22,4 میلیون دلار در ایالات متحده عربی
52 حسین شریعتمداری: 225 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 54 میلیون دلاردرآلاناخل کمپانی, 65 میلیون ایورو در «ح. س. ب. س »بانک انگلیس
53 حسین شاهمرادی: 56 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 64 میلیون دلار در مالزی, 7 میلیون دلار درهند
54 کامران دانشجو: 24 میلیون دلار در ژاپن, 43 میلیون دلار در مالزی
55 داوود احمدی نژاد 55 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 48 میلیون ایورو در ایالات متحده عربی, 8 میلیون دلار در بانک پترزبورگ روسیه
56 عبدالئه عراقی: 84 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 127 میلیون دلار در لبنان, 67 میلیون دلار درمالزی, مبلغی نا مشخص در بانک سوئیس
57 بهاالدین حسینی هاشمی: 45 میلیون دلار در ایالات متحده عربی, 80 میلیون دلار در مالزی
58 محی الدین فاضل هرندی: 52 میلیون دلاردرعمان, 45 میلیون دلار در عربستان سعودی
59 احمد جنتی: 450 میلیون ایورو در بلژیک, 143 میلیون دلار در الناخل کمپانی, 124 میلیون دلار در ایالات متخده عربی, 267 میلیون دلار در مالزی, 118 میلیون دلار در آفریقای جنوبی و مبلغی نامشخص در بانک سوئیس

60 علی جنتی: 35 میلیون دلار در ایلات متحده عربی, 155 میلیون دلار در ترکیه, 55 میلیون دلار در آلمان, مبلغ نا مشخص در بانک
سوئیس
61 مرتضی رفیق دوست: 120 میلیون ایورو در آلمان, مبلغی نا مشخص در بانک سوئد
63 م. ح. پارسا: 43 میلیون دلار در ترکیه, 12 میلیون دلار در مالزی,
64 فاطمه عسگر اولادی: 43 میلیون دلار در قطر, 16 میلیون دلار در ترکیه
65 علی اکبر محتشمی: 125 میلیون دلار در شارجه, 85 میلیون دلار در کویت, 200 میلیون دلار در مالزی, مبلغ نامشخص در بانک سوئیس
66 یاسر بهرامانی هاشمی: 22 میلیون ایورو در آلمان, 12 میلیون ایورو در استرالیا, 14 میلیون دلار در ایالات متحده عربی
67 غلام علی حداد عادل: 12 میلیون دلار در ترکیه, 2,4 میلیون دلار در مالزی, 43 میلیون دلار در ایالات متحده عربی


نوشته شده توسط صدیقه جعفری
لینک ثابت موضوع: نظرات(0)

فرجام نظام چه خواهدشد؟


برخورد دوسرباخت بامعترضان
فرجام نظام چه خواهدشد؟
امضا محفوظ

شاید كمتر كسی را فارغ از هرنوع گرایش سیاسی از هواداران دكتر احمدی‌نژاد تا شیفتگان رهبر انقلاب و یا حامیان مهندس موسوی و معترضان به نتایج انتخابات بتوان یافت كه از وضعیت حاكم بر كشور و حوادث پس از انتخابات تلخكام نباشد.

كمترین نتایج این حوادث، حرمت‌شكنی‌های بی‌سابقه بوده است كه مقدسات و چهره‌های مورد احترام طرفین را مورد هتك قرار داده است، از توهین‌ها و شعارهای گسترده علیه رهبر انقلاب تا هتاكی و فحاشی به بزرگان انقلاب نظیر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان و رهبران معترضان، هر اهانتی با توهینی جبران می‌شود و اخیراً نیز هر خشونتی با خشونتی دیگر.

آسیب دیدن وجهه بین‌المللی نظام و افتخار دموكراتیك‌ترین حكومت خاورمیانه نیاز به توضیح ندارد، شرایط نظام به گونه‌ای شده است كه اعتراضی كوچك در یك خیابان تهران به سرعت تبدیل به مهمترین خبر رسانه‌های جهان می‌شود و اعتبار اطلاعات و آمار رسمی اعلام شده از سوی مسئولان بسیار كاهش یافته و متحدین استراتژیك دولت نظیر روسیه نیز، دولت را دعوت به مذاكره و سازش با معترضان می‌كنند و در این میان یك سؤال است كه بیش از دیگر پرسش‌ها در اذهان عمومی مطرح می‌شود: به راستی علت این همه تنفر، خشونت و تحقیر میان طرفین چیست؟
مگر نه آن‌كه طرفین اختلاف فعلی در ایران، دست‌كم در لایه‌های بالای خود از پیشكسوتان مبارزه و جهاد قبل و بعد از انقلاب و معتقد به اصول نظام، قانون اساسی و ولایت‌فقیه هستند؟

پس چرا امكان گفتگو، مذاكره و رسیدن به راه‌حلی مرضی‌الطرفین در فضایی منطقی و نه اردوكشی‌های خیابانی و شعارهای هتاكانه هواداران احساسی دوطرف نیست.

مگر نه آن است كه اگر این اختلاف جز با مذاكره و تعامل طرفین حل شود، به داغی التیام نشدنی بر پیشانی نظام تبدیل خواهد شد.

اگر نسخه‌های پیچیده شده برای دستگیری، محاكمه و مجازات رهبران معترضین به ویژه موسوی، ‌كروبی و خاتمی اجرا شود و مخالفان این نوع عملكرد نظیر هاشمی از حاكمیت حذف شوند و اعتراضات اجتماعی هواداران آن‌ها نیز با اقتدار نظامی سركوب شود، آیا دیگر می‌توان از مردم‌سالاری، تحمل مخالف و اعتبار مردمی نظام سخن گفت و آیا دیگر به میدان آوردن صدها هزار هوادار نظام، اتهام سركوب كردن مخالف و حذف منتقدان را مرتفع خواهد كرد؟

در این شرایط نام مسئولان در تاریخ با چه عنوانی ثبت می‌شود و چه تصویری از اولین نظام شیعی در جهان برجای خواهد ماند؟ و نكته مهم‌تر آن‌كه با خارج شدن سلاح راهبردی مردمی بودن از دستان نظام، به زانو درآوردن جمهوری اسلامی برای مخالفان پرشمار آن در عرصه بین‌المللی چندان دشورا نخواهد بود.

در فرض مقابل نیز شرایط بهتر از این نخواهد بود، تضعیف فزاینده نظام از سوی معترضان كه به فرسایش نیروهای امنیتی و انتظامی منجر می‌شود، اگر موجب انفعال و در موضع ضعف قرار گرفتن حاكمیت و آغاز وادادگی نظام در برابر معترضان گردد، چه كسی می‌تواند نسبت به پایان خوش آن تضمین دهد؟

به یقین در چنین شرایطی معترضان نیز به همراه نظام بازنده خواهند بود، چرا كه نظام‌های ایدئولژیك برای عقب‌نشینی طراحی نمی‌شوند و نخستین گام عقب‌نشینی، اولین قدم به سوی فروپاشی خواهد بود. برملا شدن ضعف نظام در برابر معترضین به افزایش مطالبات معترضین، ‌موج‌سواری اپوزیسیون و سوء‌استفاده بیگانگان خواهد انجامید و قشرهای سنتی و هواداران نظام نیز كه پس از تزریق بیش از حد روحیه اقتدار و اعتماد به نفس و تحریك و انگیزش در برابر معترضان به یك‌باره با حقیقت تلخ عقب‌نشینی مواجه می‌شوند، عملاً تأثیرگذاری خود را از دست داده و نظام به سمت فروپاشی و پیامدهای ناگوارتر آن، یعنی تجزیه و جنگ داخلی پیش خواهد رفت.

اكنون كه دو سوی معادله غلبه یك‌طرف بر طرف مقابل، شكست نظام و فروپاشی كشور است، باید به این پرسش پاسخ گوییم كه چه كسانی در مسیر مذاكره عقلانی و ایجاد فضای تفاهم میان طرفین اخلال می‌كنند و قصد دارند فضا را به سمت بن‌بست و آشتی‌ناپذیری سوق دهند؟

قطعاً یك سوی این مجادله، جریان افراطی و تندروی معترضین هستند كه بنابر انگیزه‌های متفاوتی كه می‌تواند وابستگی به بیگانه، ‌مخالفت با اصل نظام، ‌مسایل شخصی و… باشد، تمایل دارند انتهای راه معترضان سقوط نظام قرار گیرد كه طبیعتاً امكان اصلاح این طیف به سادگی ممكن نخواهد بود.

اما گروه دوم، افراطیون حامی دولت و آتش افروزان اختلافات داخلی هستند، كسانی كه امرزو با تحریف و تفسیر یك‌سویه از مواضع معترضان ذهن مسئولان و هواداران نظام را نسبت به آنان مخدوش می‌كنند و با هتاكی و اهانت به معترضان و رهبران آنان، این طیف را تحریك به واكنش متقابل و حرمت‌شكنی می‌كنند، این گروه ایده مشخص و چشم‌اندازی از حركات خود ندارند‌ و ‌رویه آنان آتش‌افروزی و دامن‌زدن به تنش‌هاست.

اگر از این گروه پرسیده شود محرك این همه تنفر و تندی و خشونت شما با معترضان و منتقدان چیست؟ خواهند گفت: دفاع از رهبری، حفظ نظام و حمایت از احمدی‌نژاد سه عنصر محوری در تحركات سیاسی‌ ما محسوب می‌شود. اما دقیق‌تر كه می‌نگریم، می‌بینیم تنها اثری كه ازاین فعالیت‌ها به دست نمی‌آید، همین محورهای مورد ادعای آنان است.

• در حوزه دفاع از رهبری تا انتخابات و با وجود گذشت 20 سال از رهبری آیت‌الله خامنه‌ای كمتر فعال سیاسی و مخالف نظام را می‌توانستیم بیابیم كه دراعلام موضع خود، رعایت حریم رهبری را نكند و از ایشان به عنوان شخصیتی قابل احترام هر چند قابل انتقاد یاد ننماید. تأیید سلامت، كفایت و تدبیر شخصی رهبری، فصل مشترك نظرات اكثر مخالفان بود، هرچند به سلیقه سیاسی و نوع رفتار ایشان انتقاد داشتند.

اما اكنون چه؟ نتیجه 7 ماه هزینه بی‌محابا و آشكار از رهبری به كجا رسیده است؟ آیا حریم آیت‌الله خامنه‌ای تقویت شده است؟ آیا تصویر ایشان در خارج و داخل كشور بهبود یافته است؟ آیا فاصله ایشان و برخی خواص جامعه به ویژه بعضی از مراجع تقلید و علما كمتر شده است؟

• در حوزه دفاع از نظام نیز اكنون كار به جایی رسیده كه پایداری مثال‌زدنی و عدم وجود احتمال تزلزل و فروپاشی نظام، جای خود را به سناریوسازی و زمینه‌پردازی درباره حكومت آینده ایران داده است. دیكتاتورهای حكومت‌های عربی و شاهان مستبد خاورمیانه اكنون مجال گستاخی و تمسخر نظام جمهوری اسلامی را یافته‌اند و مؤلفه‌های اصلی اقتدار ملی نظیر اعتبار بین‌المللی، وحدت ملی و قدرت امنیتی و نظامی با چالش جدی مواجه شده است و شرایط نظام حتی با دوران دشوار جنگ نیز قابل مقایسه نیست.

• در مورد دكتر احمدی‌نژاد نیز شرایط به گونه‌ای پیش رفته است كه وضعیت فعلی رئیس قوه مجریه و فرد دوم كشور حتی برای مخالفان ایشان رضایت‌بخش نیست، استراتژی دولت دهم كه بر فعالیت‌های بین‌المللی استوار شده بود، عملاً با تخریب وجهه بین‌المللی نظام بر باد رفته است و با حضور در حاشیه اجلاس‌های بین‌المللی نیز جبران نخواهد شد، در داخل كشور نیز افت چشم‌گیر استقبال‌های مردمی در سفرهای استانی و سخنان سیمای دكتر احمدی‌نژاد، به خوبی پاسخ می‌دهد كه حوادث پس از انتخابات چه اثری بر جایگاه وی گذاشته است؟

بنابراین، قطعی است كه هیچ یك از سه محور مذكور، علت واقعی رفتار افراطیون و آتش برافروزان نبوده است، اما اگر از زاویه‌ای دیگر به موضوع بنگریم شاید برای این پرسش پاسخی بیابیم.

علاوه بر منافع سرشار اقتصادی كه طی 7 ماه پس از انتخابات عاید آتش‌ افروزان شده است و در پس التهاب حاكم بر كشور و تمركز نگاه‌ها بر حوزه سیاست و ناآرامی‌ها، امتیازات سنگین اقتصادی به خزانه این طیف واریز گردیده، فضای كشور نیز تقریباً به صورتی بلامنازع در اختیار این گروه قرار دارد.

حاشیه نشینی بزرگانی نظیر آیت‌الله امامی كاشانی، چهره‌هایی نظیر حجت‌الاسلام سید احمد خاتمی را بر صدر نشاده است. انزوای شخصیت‌هایی چون حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری، اشخاصی نظیر حجت‌الاسلام علم‌الهدی را میدان‌دار كرده است.

موضع انتقادی چهره‌هایی چون علی لاریجانی و باقر قالیباف نسبت به عملكرد پس از انتخابات، موجب رونق اشخاصی چون ذوالنور و نقدی شده است.

و در پس متهم شدن پیش‌كسوتان جهاد و شهادت نظیر محسن رضایی، افراد بدون سابقه انقلابی و دفاع مقدس نظیر حسینیان مدعی گردیده‌اند.

اكنون بار دیگر به عرصه سیاست كشور بنگریم، بیش از دیگران نام حسین شریعتمداری، حمید رسایی، كوچك‌زاده، مشایی، محسنی اژه‌ای، مهدی طائب و… به چشم می‌خورد و برخی كه سوابق مبارزاتی، انقلابی، علمی و تخصصی آنان چندین برابر این چهره‌هاست ناگزیر به سكوت، خانه‌نشینی و تحمل هتك‌حرمت‌ها و اتهاماتند.

آیا علت اصلی فتنه‌گری و آتش افروزی همان هوای نفس و لذت درصدر بودن و مورد توجه بودن نیست و آیا افراطیون نمی‌دانند كه با بازگشت آرامش به فضای كشور، وزن كافی را برای برصدر ماندن ندارند؟

اكنون باردیگر ضرورت بازگشت به منشور برادری اثر جاویدان امام خمینی(ره) بیش از پیش احساس می‌شود، آن‌جا كه پس از ذكر دلایل مختلف و حدود اختلافات سیاسی، یكی از ریشه‌های مهم اختلاف و متهم‌سازی دیگران را هوای نفس ذكر می‌كنند.

* این یادداشت بر اساس تحلیل شرایط موجود توسط یكی از بزرگان، توسط تحریریه «آینده» تقریر و تدوین شده است
.

Sunday, January 10, 2010

برخورد با رهبران مخالف دولت؛ «ترجيع بند تبليغات حکومتی»

برخورد با رهبران مخالف دولت؛ «ترجيع بند تبليغات حکومتی»
امروز ساعت 04:05 قبل از ظهر‏
۱۳۸۸/۱۰/۲۰

بهروز کارونی

تیراندازی به خودروی مهدی کروبی در قزوین؛ رخدادی که خبرهای مربوط به ایران را در دو سه روز اخیر بار دیگر به رسانه های جهانی کشاند. موضوعی که البته نیروی انتظامی جمهوری اسلامی آن را رد می کند. یک مقام پلیس ایران می گوید که «تمهیدات امنیتی لازم برای حضور مهدی کروبی در قزوین» فراهم شده بود و در جریان خروج مهدی کروبی «تیراندازی صورت نگرفته است».

مهدی کروبی خود يک روز پس از حادثه «تیراندازی» در قزوين، گفته که اين اقدامات «خللی در اراده او ايجاد نخواهد کرد». با این همه به نظر میرسد فشارها بر سران مخالف دولت ایران بار دیگر فزونی گرفته است.

در تمام حوادثی نظیر آنچه آخرین بار در قزوین رخ داد، رسانه های هوادار دولت از «گروه های مردمی» یا «ملتی» نام می برند که «خونشان به جوش آمده»، «خشمگین» هستند یا دیگر تحمل «فته و اغتشاشگران» را ندارند.

محمدعلی توفیقی، روزنامه نگار ساکن ایران در مورد حملات اخیر و بازتاب آن در رسانه های هوادار دولت به رادیو فردا می گوید: اينها می خواهند به افکار عمومی القاء کنند که در برابر رهبران معترض به نتيجه انتخابات و اقدامات دولت، اعتراضات و مخالفت های خودجوش مردمی وجود دارد.

طرفداران دولت همواره در تحليل ها و سخنرانی های خود به سران معترضين نسبت به لبريز شدن صبر مردم هشدار می دهند و يا می بينيم ترجيع بند تبليغات حکومتی در اين چند روز اخير تبديل به اين جمله شده که «مردم خواستار برخورد با سران قتنه هستند» و اين مسئله را به کرات در روزنامه ها و صدا و سيما تبليغ می کنند.

آيا اين تحليل درست است که حمله به آقای کروبی و ممانعت از حضور او و ميرحسين موسوی در مجامع عمومی و ارتباط آنها با مردم در تهران و شهرهای ديگر ناشی از اين است که ارتباط آنها با بدنه معترضين قطع و يا محدود شود؟

بله، هدف ديگر آنها از اين گونه اقدامات قطع تنها کانال ارتباطی باقيمانده رهبران جنبش اعتراضی با بدنه اجتماع است. ما شاهد بوديم که روزنامه های اين کانديداها از جمله «اعتماد ملی» و «کلمه سبز» که مربوط به آقايان کروبی و موسوی بود توقيف شده و بيشتر سايت های رسمی اينها فيلتر شده است. روزنامهها و خبرگزاریهای رسمی هم توسط بخشنامه های شورای عالی امنيت ملی از پوشش اخبار بيانيه ها و صحبت های اين کانديداها منع شده اند، به عنوان مثال هفته گذشته يکی دو تا روزنامه فقط به خاطر انعکاس بخش های کوچکی از بيانيه آقای موسوی تذکر دريافت کردند.

البته اقدام اخير يعنی تيراندازی به ماشين آقای کروبی نشان می دهد تهديدات حکومت شکل جدی تری به خود گرفته و قصد آنها از اين کارها ارعاب رهبران جنبش است بلکه از اعتراضات خود دست بکشند.

اين گونه اقدامات تا چه اندازه می تواند موفقيت آميز باشد؟

اينها چنين روش هايی را بارها آزموده و ديده اند نتيجه ای از اين روش ها حاصل نمی شود، مخصوصاً با گسترش راه های اطلاع رسانی، شبکه های ماهواره ای و اينترنتی عملاً تک صدايی بودن را از بين برده است تازه به رغم تمام کنترل هايی چون پارازيت و فيلترينگ.

عزم جزم کانديداها که در بيانيه ها و سخنرانی های خود اعلام کرده اند که حتی برای کشته شدن در راه پيگيری حقوق ضايع شده ملت آماده اند و پافشاری مردم بر پيگيری حقوق خود نشان می دهد که جنبش همچنان ادامه دارد و ما در عاشورای سرد تهران ديديم که مردم با وجود همه تهديدها حضور پيدا کردند.

به نظر من اين روشهای نخ نما شده که در۳۰ سال گذشته بارها از آنها استفاده شده، نمی تواند در جنبش اعتراضی مردم ايران که دموکراتيزاسيون جامعه را نشانه گرفته، تأثير خاصی داشته باشد.

Saturday, January 9, 2010

عشرت آباد، کهریزکی دیگر؟

گزارش هائی که از کهریزک توسط منابع شخصی و یا مدافعان حقوق بشر منتشر شده است، از وضعیت دشواری حکایت دارد که دستگیر شدگان حوادث اخیر در زندانها با آن روبرو هستند. در این میان از زندانی در پادگان عشرت آباد نام برده می شود که زندانیان آن بدون رعایت موازین قانونی در شرایطی غیر انسانی، نگهداری می شوند.

دکتر بهرام بیگدلی، فعال حقوق بشر و عضو جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی در ایران در شهر کلن آلمان، دسترسی به آمار صحیح از زندانیان سیاسی را بدلیل شرایط موجود ایران، ناممکن می داند و یادآوری می کند، درحالیکه ناظران بین المللی اجازۀ ورود به زندانهای ایران را ندارند، نمی توان رقم دقیقی از بازداشت شدگان ارائه داد. وی می افزاید، خود جمهوری اسلامی ایران از600 نفر اسم می برد و در مقابل آن رقم 2000 آورده می شود که فاصله زیادی را از آمار رسمی نشان می دهد.

این فعال حقوق بشری، با استناد به سخنان دکتر خلیل بهرامیان وکیل دادگستری در ایران می گوید، قوه قضائیه در ایران وجود خارجی ندارد. قاضیانی هستند که مأمورند تا آنچه را که وزارت اطلاعات می گوید اجرا کنند و به اتهامات رنگ قانونی بدهند و حکم صادر کنند.

دکتر بهرام بیگدلی معتقد است که هدف مسئولان امنیتی کشور، همچون سالهای 60 ، ایجاد ترس و وحشت در میان مبارزان است و چنانکه در سالهای 60 با اعدام های جمعی این هدف را دنبال کردند، اینک با کهریزک چنین می کننند. به نظر اواز آنجا که جناح های مختلف جمهوری اسلامی ایران پاسخگوی اعمال خود نیستند، امکان دارد هرگونه برخورد غیر قانونی در زندان صورت بگیرد و عشرت آباد نیز کهریزکی دیگر بشود و چنانچه سخنان روح الله حسینیان و دیگران نشان می دهد تنها راهی که آنها در اینگونه موارد می شناسند، کارهائی است که پشتوانه قانونی ندارد.

دکتر بهرام بیگدلی اگرچه به بی اعتنائی جمهوری اسلامی ایران به نامه های سازمان های حقوق بشری بین المللی اشاره می کند، ولی با این حال تنها راه مقابله با این برخوردهای غیر قانونی را اعمال فشار جهانی می داند و بر نلاش سازمانها و نهاد های مدافع حقوق بشر در افشای موارد نقض حقوق بشر در ایران تأکید می کند.


بهرام بیگدلی

مجازات های مالی برای سرکوبگران تظاهرات مردم

کاخ سفید واشنگتن سرگرم تهيه پیش نویس طرحی برای اعمال مجازات های مالی جدیدی علیه شخصیت های حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی ایران است که در سرکوب های اخیر مردم مستقیماً نقش دارند.

روزنامۀ آمریکائی "وال استریت جورنال" به نقل از منابعی که نام شان را فاش نکرده است می نویسد استراتژیست های وزارت خزانه داری آمریکا از مدتی پیش توجه خود را بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی متمرکز کرده بودند که به عنوان یک قدرت نظامی و اقتصادی پشت سر آیت الله خامنه ای، رهبر، و محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، قرار دارند.

به نوشتۀ این روزنامه، در هفته های اخیر شماری از چهره های برجستۀ اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران که در مؤسسات تحقیقاتی استراتژیک سخنرانی کرده اند فهرستی از شرکت های وابسته به سپاه را برای این مجازات ها پیشنهاد کرده اند.

شرکت مخابرات ایران که سپاه پاسداران مالک بیش از نیمی از آن است و شرکت آلومینیوم سازی ایران از جمله این شرکت ها هستند.

مقالۀ وال استریت جورنال در ادامۀ مقاله به این نکته اشاره می کند که خانم هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجۀ آمریکا، در هفتۀ گذشته با چهار تن ازپژوهشگران برجستۀ ایرانی در وزارت امور خارجه دیدارکرده و اوضاع کنونی ایران را با آنان مورد بحث قرار داده است.

به نوشتۀ این روزنامه خانم کلینتون در این دیدار این پرسش را مطرح کرده است که اگر تهران به ناگهان برای سازشی بر سر پروندۀ هسته ای ایران اعلام آمادگی کند، این امکان وجود دارد که بدون آسییب زدن به اپوزیسیون با جمهوری اسلامی ایران توافقی کرد؟


رسول نفیسی تحلیلگر سیاسی و استاد دانشگاه در واشنگتن، معتقد است که تحریم ها اثر مشخصی بر روی ایران و تصمیم های آن نداشته و بیشتر مصرف داخلی دارد.

به نظر این پژوهشگر سیاسی، دولت آمریکا دچار یکنوع دوگانگی است، زیرا باید موضعی بگیرد که به جنبش مردم ایران لطمه نزند و تصویری بوجود نیاورد که او را در کنار دولت احمدی نژاد قرار بدهد. اما دل نگرانی اصلی آمریکا، موضوع توسعه اتمی ایران است که می تواند آرامش منطقه را بر هم بزند. آمریکا از این می ترسد که حملۀ احتمالی اسرائیل به ایران جنگ های دیگری را در منطقه بدنبال بیاورد.

عامل دیگری که این تحلیلگر به آن اشاره دارد، ضرورت پاسخگوئی دولت به انتقادات داخلی است. بعقیدۀ وی با در نظرگرفتن همه این عوامل، به نظر می رسد که کاخ سفید با هدف گرفتن افراد مشخص و شرکت های مرتبط با سپاه پاسداران راه حلی میانه یافته است و می افزاید که طرح امروز می تواند راه حلی برای پاسخگوئی به جناح راست حکومت آمریکا و فشارهای داخلی باشد.
به قلم : فواد روستائی

رسول نفیسی

رئیس جمهور فاشیست، پلی تکنیک جای تو نیست



محمد یوسف رشیدی مورخ 6/9/88 در خانه پدری خود در نوشهر توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد و تنها خبری که از خانواده اش در اختیار دوستان وی قرار گرفته است خبر اعتصاب غذای او در بازداشتگاه اداره ی کل اطلاعات اطلاعات استان مازندران است. محمد یوسف رشیدی یکی از فعالان دانشجوی دانشگاه صنعتی امیر کبیر تهران است که در اعتراضات دانشجویی علیه حضور احمدی نژاد در دانشگاه نقش برجسته ای داشت و از زمان سخنرانی محمود احمدی نژاد در دانشگاه پلی تکنیک در تعلیق از تحصیل به سر می برد. او در هنگام سخنرانی احمدی نژاد پلاکارد بزرگی را در مقابل او بالا برده برد که روی آن نوشته شده بود:«رئیس جمهور فاشیست، پلی تکنیک جای تو نیست







Friday, January 8, 2010

چه‌گوارا نیست، گاندی نیز نیست


حاکمیت در سراشیب سقوط
چون مگس افتاده در تارعنکبوت
عنکبوتش کیست؟ رفتار خودش
دست و پا گیرش شده تار خودش
هارت و پورت اینهمه سردارها
میفزاید دم به دم بر تارها
توپ و تانک و ژ- سه و امثال آن
نیست پاسخگوی این نسل جوان
با سری پرشور و عزمی بی‌نظیر
دیکتاتور را میکشند اینها به زیر
دیکتاتور این بار شخص خاص نیست
یا فقط آن رهبر نسناس نیست
هرکه راهت میزند با نام دین
دیکتاتور او را بدان، او را ببین!
مؤمنان! گر میروید از راه راست
جای مذهب، جای دین، قلب شماست
مذهب خلق خدا از هر رقم
هست بهر اهل معنی محترم
دین ولی در حاکمیت جاش نیست
هر نخود شایسته‌ی هر آش نیست!
جای مذهب نیست، بی هیچ اختلاف
در وزارتخارجه، پست - تلگراف!
کی برای صید، شیلات جنوب
گیرد از نهج البلاغه درس خوب؟
کی برای جاده سازی فی‌المثل
هست توضیح‌المسائل راه‌حل؟
مذهب و دولت که با هم بوده‌اند
همدگر را بیخودی آلوده‌اند
هموطن هشیار شو، بیدار باش
میرحسین موسوی را یار باش
راه خود را خوب رفته موسوی
لیک راهش را تو بیخود میروی!
با شعار "یاحسین" و "میرحسین"
بار دیگر میروی پس، تا خمین!
او در آن محدوده‌ی مانوور خویش
خوش درخشیده‌ست و نیکو رفته پیش
بیش از این از او توقع، نابجاست
سبز او کمرنگ‌تر از سبز ماست!
میتوانی تعارفش کردن ولی
بیش از این ای هموطن ول معطلی!
گر به نام او بکوبی روی طبل
میرسی با او به آن سی‌سال قبل
ایده‌آل اوست آن ایام شوم
تا شود صدراعظم این مرز و بوم
نیت او هرچه سالم هرچه پاک
نیستش با ما وجوه اشتراک
آنکه همسطح است سقف‌اش با کف‌اش
هموطن! محتاط شو در مصرفش!
رأی ما روی لج محمود بود
بین یکتن زان سه‌تا موجود بود!
سرنوشت ما از اینجا تا ابد
انتخاب بین بدتر هست و بد؟
آنکه محبوب خمینی بوده است؛
زان جنایتکار هم بوسیده دست؛
دوستدار آن رژیم است و نظام
در نجاتش نیز دارد التزام.
در بیانیّه که داده روز پیش
فاش گفته موضع مخصوص خویش
او برای وصل کردن آمده
فرع‌ها را اصل کردن آمده
آنکه با جمعی جنایت‌پیشه زیست
چه‌گوارا نیست، گاندی نیز نیست!
گردگیری از سر و روی نظام
انقلاب اوست کلاً، والسلام!
ما ولی آن دوره را رد میکنیم
بر گذشته راه را سد میکنیم
سوی آینده نظر داریم و بس
پس نمی‌بندیم دل بر هیچکس
ما نمیخواهیم آن ایام را
آنهمه آدمکشی، اعدام را
آن چپاول‌ها که شد با نام دین
کی توان تکرار گردد بعد از این؟
ما نه دنبال حسینیم و حسن
طعمه‌ی مذهب نخواهد شد وطن
پس شعار "مرگ و لعنت بر یزید"
ای جماعت بهر چه سر میدهید؟
در نبرد ما شعار دین چرا؟
عزم راسخ هست پس نفرین چرا؟
لفظ "لعنت" نیز باشد مذهبی
سهم فرهنگ امام است و نبی
لعنت و نفرین خرافاتست و بس
کس نشد بیچاره از نفرین کس
(گر که نفرین بود کاری، تاکنون
رفته بود "آقا" به زیر کامیون!)
با اراده گر رود ملت به پیش
جای لعنت میگذارد عزم خویش
کی پذیرد ملت ما خستگی
زین سولیداریتی و همبستگی
هموطن! بهر دمکراسی تلاش!
با سکولاریسم و لائیسیته باش!
حاکمیت در سراشیب سقوط
تا و طین‌ات هادیا، به از سکوت!
hadikhorsandi@aol.com
[اصغرآقا، سايت هادی خرسندی]

براستي جمهوري اسلامي فرزند نامشروع خميني است٠

براستي جمهوري اسلامي فرزند نامشروع خميني است٠در سال ١٣٥٧ خميني انقلاب راستين مردم ايران را جايي بين نجف و نوفل لشاتو به كمك ياسر عرفات ملعون و سازمانهاي ريز و درشت ديگرمورد تجاوز قرار داد و انقلاب مردم ايران را آبستن فتنه جمهوري اسلامي كرد،و اين فرزند ناخلف(جمهوري اسلامي)از بتن انقلاب ايران آنهم به صورت سزارين زاده شد،و از آنموقع زندگي سراسر نكبت بار و پر از وحشت و ترور خود را آغاز كرد٠اطبايي كه اين سزارين را انجام دادند قطب زاده ،بني صدروابراهيم يزدي بودند و مادر خوانده اين حرام زاده مهندس بازرگان بود٠ واولين كاري كه اين نامرد حرامزاده انجام داد حذف همين آدمها و گروه هاي باصطلاح آنروز انقلابي بود٠
درون اين جانور نامشروع، افعي بي رحمي لانه كرده كه مثل ضحاك ماردوش، دايما در حال بلعيدن مغز و آزردن روح ملت راستين ايران است،، ٣٠ سال از عمر اين حرامزاده ميگذرد،در اين مدت ميليونها ايراني راهي قبرستانها،زندانها و دربدر ديار قربت شده اند٠دختران مارا به شيوخ عرب فروخته، جوانان مارا در سياه چالهاي بي شمار و مخوف بدست فراموشي سپرده،و عمله ظلم اين حرامزاده پول نفت ما را به حزب الله و حماس ميدهند تا به حيات ننگين خود ادامه دهند،و تممام دنيا را بر عليه ما بسيج كرده اند٠نام ايران كه زماني سمبل تمدن، دوستي ،مدارا و مهمان نوازي بود،امروز مترادف است با واپس گرايي، ترور ،وحشت، مرگ و بمب اتم٠ و امروز ما در رده منفور ترين هاي دنيا قرار گرفته ايم٠ اعتياد و كارتون خوابي ميليون ها ايراني ارمغان اين حكومت نامشروع است٠دروغگويي بخش لايتجزاي اين مسلمان نماهاست
براي چند روز بيشتر ماندن در اريكه قدرت به هر بي رحمي و نامردي و نامردمي مبادرت ميكنند٠ به پير و جوان و زن و مرد و كرد و بلوچ رحم نميكنند و همه را از دم تيغ جلاد بي هويت اوين ميگذرانند٠
حتي به قوانين خود نوشته هم عمل نمي كنند،بي داد گاه هايشان سنگ را بسته و سگ هار را به جان مردم انداخته، تا به دختران و زنان ما تجاوز كنند و تن خونين و مجروحشان را با اسيد سوزانده و در بيابان رها كنند٠ در زندان هاي بي شمارشان به بچه هاي خورد سال با باتوم تجاوز ميكنند٠ هر صداي مخالفي را هرچند ناچيز و خفيف خفه ميكنند و آنرا به آمريكا و انگليس نسبت ميدهند و براي خوشامد رهبر مفتخوار و جنايتكارشان متوصل به هر تملق و چاپلوسي ميشوند٠ كارنامه ننگين اين جمهوري ضدبشري باصطلاح اسلامي چنان آلوده و كثيف است كه حتي با آب زمزم هم پاك نخواهد شد٠ با درود به همه ايرانيان راستين

اين كجا و آن كجاplease click on the text to enlarge


Thursday, January 7, 2010

خطوط قرمز سایتهای اینترنت تعیین شد


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دادستانی كل كشور ، دبیركارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه ضمن اعلام این مطلب افزود: این كارگروه كه بموجب قانون جرایم رایانه ای در محل دادستانی كل كشور و به ریاست دادستان كل كشور تشكیل گردیده، پس از طی جلسات متعدد كارشناسی با حضور نمایندگان دستگاههای ذیربط، فهرستی را در 5 فصل مشتمل بر محتوای علیه عفت و اخلاق عمومی ـ محتوای علیه مقدسات اسلامی ـ محتوای علیه امنیت و آسایش عمومی ـ محتوای علیه مقامات و نهادهای دولتی و عمومی ـ محتوای كه برای ارتكاب جرایم رایانه ای و سایر جرایم به كار می رود، منتشر نمود؛

خرم آبادی گفت: بر اساس قانون، اعضای كارگروه مركب از وزارتخانه های ارتباطات و فناوری اطلاعات ـ اطلاعات ـ فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ آموزش و پرورش ـ سازمان تبلیغات ـ ناجا ـ صدا و سیما و...) در راستای وظایف و مأموریتهای ذاتی خود مكلف به ایجاد سامانه رصد فضای مجازی در دستگاه متبوع خود بوده و همچنین كلیه ارائه دهندگان خدمات دسترسی و میزبانی نیز مكلف خواهند بود چنانچه با یكی از مصادیق مصرحه در این فهرست مواجه شدند ، بلافاصله مراتب را به دبیرخانه مستقر در دادستانی كل كشور از طریق سایت دادستانی به آدرس www.dadsetani.ir یا آدرس الكترونیكی dadsetani@dadsetani.ir اعلام نمایند.

وی در ادامه افزود: رعایت مقررات فهرست مصادیق محتوای مجرمانه برای ارائه دهندگان خدمات دسترسی و میزبانی و كلیه كاربران در فضای مجازی لازم است و در صورت تخطی طبق مقررات برخورد خواهد شد.

خرم آبادی گفت: دبیرخانه كارگروه با بررسی گزارشات واصله نسبت به مجرمانه بودن یا نبودن، تصمیم نهایی را اتخاذ و در صورت احراز محتوای مجرمانه نسبت به پالایش ( فیلتر) اقدام خواهد نمود و مراتب توسط دبیرخانه به مراجع قضائی ذیربط جهت تعقیب كیفری مقتضی اطلاع داده خواهد شد.
دبیر كارگروه در پایان این گفت و گو تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در ادامه فهرست مصادیق محتوای مجرمانه را به شرح ذیل تبیین كرد :

الف) محتوای علیه عفت و اخلاق عمومی

1ـ اشاعه فحشاء و منكرات ( بند 2 ماده 6 قانون مطبوعات)

2ـ تحریك، تشویق، ترغیب، تهدید یا دعوت به فساد و فحشاء و ارتكاب جرایم منافی عفت یا انحرافات جنسی ( بند ب ماده 15 قانون جرایم رایانه ای و ماده 649 قانون مجازات اسلامی)

3ـ انتشار، توزیع و معامله محتوای خلاف عفت عمومی( مبتذل و مستهجن) بند 2 ماده 6 قانون مطبوعات و ماده 14 قانون جرایم رایانه ای)

4ـ تحریك، تشویق، ترغیب، تهدید یا تطمیع افراد به دستیابی به محتویات مستهجن و مبتذل ( ماده 15 قانون جرایم رایانه ای)

5ـ استفاده ابزاری از افراد( اعم از زن و مرد) در تصاویر و محتوی، تحقیر و توهین به جنس زن، تبلیغ تشریفات و تجملات نامشروع و غیر قانونی( بند 10 ماده 6 قانون مطبوعات)

ب) محتوای علیه مقدسات اسلامی

1ـ محتوای الحادی و مخالف موازین اسلامی( بند 1 ماده 6 قانون مجازات اسلامی)

2ـ اهانت به دین مبین اسلام و مقدسات آن ( بند 7 ماده ماده 6 قانون مجازات اسلامی و ماده 513 قانون مجازات اسلامی)

3ـ اهانت به هر یك از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین (ع) یا حضرت صدیقه طاهره (س) ( ماده 513 قانون مجازات اسلامی)

4ـ تبلیغ به نفع حزب، گروه یا فرقه منحرف و مخالف اسلام ( بند 9 ماده 6 قانون مطبوعات)

5ـ تبلیغ مطالب از نشریات و رسانه ها و احزاب و گروههای داخلی و خارجی منحرف و مخالف اسلام به نحوی كه تبلیغ از آنها باشد( بند 9 ماده 6 قانون مطبوعات)

6ـ اهانت به امام خمینی(ره) و تحریف آثار ایشان (ماده 514 قانون مجازات اسلامی)

7ـ اهانت به مقام معظم رهبری (امام خامنه ای) و سایر مراجع مسلم تقلید ( بند 7 ماده 6 قانون مطبوعات)

ج) محتوای علیه امنیت و آسایش عمومی

1ـ تشكیل جمعیت، دسته، گروه در فضای مجازی( سایبر) با هدف برهم زدن امنیت كشور( ماده 498 قانون مجازات اسلامی)

2ـ هر گونه تهدید به بمب گذاری ( ماده 511 قانون مجازات اسلامی)

3ـ محتوایی كه به اساس جمهوری اسلامی ایران لطمه وارد كند ( بند 1 ماده 6 قانون مطبوعات)

4ـ انتشار محتوی علیه اصول قانون اساسی ( بند 12 ماده 6 قانون مطبوعات)

5ـ تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران( ماده 500 قانون مجازات اسلامی)

6ـ اخلال در وحدت ملی و ایجاد اختلاف ما بین اقشار جامعه به ویژه از طریق طرح مسائل نژادی و قومی( بند 4 ماده 6 قانون مطبوعات)

7ـ تحریك نیروهای رزمنده یا اشخاصی كه به نحوی از انحاء در خدمت نیروهای مسلح هستند به عصیان، فرار، تسلیم یا عدم اجرای وظایف نظامی ( ماده 504 قانون مجازات اسلامی)

8ـ تحریص و تشویق افراد و گروهها به ارتكاب اعمالی علیه امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج از كشور(بند 5 ماده 6 قانون مطبوعات)

9 ـ تبلیغ به نفع گروهها و سازمانهای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران( ماده 500 قانون مجازات اسلامی)

10- فاش نمودن و انتشار غیر مجاز اسناد و دستورها و مسایل محرمانه و سری دولتی و عمومی ( بند 6 ماده قانون مطبوعات و مواد 2 و 3 قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی و ماده 3 قانون جرایم رایانه ای)

11ـ فاش نمودن و انتشار غیر مجاز اسرار نیروهای مسلح (بند 6 ماده قانون مطبوعات)

12ـ فاش نمودن و انتشار غیر مجاز نقشه و استحكامات نظامی( بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات)

13ـ انتشار غیر مجاز مذاكرات غیر علنی مجلس شورای اسلامی ( بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات)

14ـ انتشار بدون مجوز مذاكرات محاكم غیر علنی دادگستری و تحقیقات مراجع قضایی ( بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات)

د) محتوای علیه مقامات و نهادهای دولتی و عمومی

1ـ اهانت و هجو نسبت به مقامات، نهادها و سازمان حكومتی و عمومی( بند 8 ماده 6 قانون مطبوعات و مواد 609 و 700 قانون مجازات اسلامی)

2ـ افترا به مقامات، نهادها و سازمان حكومتی و عمومی( بند 8 ماده 6 قانون مطبوعات و 697 قانون مجازات اسلامی)

3ـ نشر اكاذیب و تشویش اذهان عمومی علیه مقامات، نهادها و سازمان های حكومتی( بند 11 ماده 6 قانون مطبوعات و 698 قانون مجازات اسلامی)

ه ) محتوایی كه برای ارتكاب جرایم رایانه ای و سایر جرایم بكار می رود

1ـ انتشار یا توزیع و در دسترس قرار دادن یا معامله داده ها یا نرم افزارهای كه صرفاً برای ارتكاب جرایم رایانه ای به كار می رود(ماده 25 قانون جرایم رایانه ای)

2ـ فروش، انتشار یا دردسترس قرار دادن غیر مجاز گذر واژه ها و داده هایی كه امكان دسترسی غیر مجاز به داده ها با سامانه های رایانه ای یا مخابراتی دولتی یا عمومی را فراهم می كند( ماده 25 قانون جرایم رایانه ای)

3ـ انتشار یا در دسترس قراردادن محتویات آموزش دسترسی غیر مجاز، شنود غیر مجاز، جاسوسی رایانه ای، تحریف و اخلال در داده ها یا سیستم های رایانه ای و مخابراتی.( ماده 25 قانون جرایم رایانه ای)

4ـ آموزش و تسهیل سایر جرایم رایانه ای( ماده 21 قانون جرایم رایانه ای)

5ـ انجام هر گونه فعالیت تجاری و اقتصادی رایانه ای مجرمانه مانند شركت های هرمی( قانون اخلال در نظام اقتصادی كشور و سایر قوانین)

6ـ انتشار ویروس دهی بازی های رایانه ای دارای محتوای مجرمانه( مواد مختلف قانون مجازات اسلامی و قانون جرایم رایانه ای)

7ـ انتشار فیلتر شكن ها و آموزش روشهای عبور از سامانه های فیلترینگ ( بند ج ماده 25 قانون جرایم رایانه ای)

8ـ تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر ( بند 3 ماده 6 قانون مطبوعات)

9ـ انتشار محتوای حاوی تحریك، ترغیب، یا دعوت به اعمال خشونت آمیز و خودكشی( ماده 15 قانون جرایم رایانه ای)

10ـ تبلیغ و ترویج مصرف موادمخدر، مواد روان گردان و سیگار( ماده 3 قانون جامع كنترل و مبارزه ملی با دخانیات 1385)

11ـ باز انتشار و ارتباط( لینك) به محتوای مجرمانه تارنماها و نشانی های اینترنتی مسدود شده، نشریات توقیف شده و رسانه های وابسته به گروهها و جریانات منحرف و غیر قانونی

12ـ تشویق، تحریك و تسهیل ارتكاب جرائمی كه دارای جنبه عمومی هستند از قبیل اخلال در نظم، تخریب اموال عمومی، ارتشاء، اختلاس، كلاهبرداری، قاچاق موادمخدر، قاچاق مشروبات الكلی و غیره( ماده 43 قانون مجازات اسلامی)

13ـ انتشار محتوایی كه از سوی شورای عالی امنیت ملی منع شده باشد .

14ـ تشویق و ترغیب مردم به نقض حقوق مالكیت معنوی ( ماده 1 قانون حمایت از حقوق پدید آورندگان نرم افزارهای رایانه ای و ماده 74 قانون تجارت الكترونیكی)

15ـ معرفی آثار سمعی و بصری غیر مجاز به جای آثار مجاز. ( ماده 1 قانون نحوه مجازات. اشخاصی كه در امور سمعی و بصری فعالیت غیر مجاز دارند)

16ـ عرضه تجاری آثار سمعی و بصری بدون مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی( ماده 2 قانون نحوه مجازات اشخاصی كه در امور سمعی و بصری فعالیت غیر مجاز دارند ) .



به این دو تصویر نگاه کنید. دیروز وقتی تصویر دوم را دیدم یاد نقاشی اول افتادم.
تابلوی "میانجی‌گری زنان سابین" نقاشی محبوب من است، به شکلی غریبی دوستش دارم.

این نقاشی رنگ روغن را ژاک لویی داوید، نقاش فرانسوی، درسالهایی حول و حوش 1795 کشیده است. یعنی سالهای پس از حکومت وحشت و زمانی که فرانسه در حال جنگ با دیگر کشورهای اروپایی بود. داوید که خود به خاطر حمایت از روبسپیر در زندان بود بعد از دیدار همسر نومیدش به این فکر می‌افتد نقاشی بکشد برای دلداری دادن به او، برای اینکه بگوید عشق بر جنگ پیروز است.
هر بار که به این تصویر نگاه می‌کنم میان آن همه آشوب و بلوا تنها چیزی که نگاه مرا جذب می‌کند، "هرسیلیا" آن گیسو طلای سپیدپوش است و خطوط سنگی چهره اش.
رومولوس و مردانش که روم را بنیان نهاد در میان خود زن نداشتند، به میان قوم همسایه خود "سابینها" رفتند تا اجازه بگیرند با زنان آن قوم وصلت کنند. مردان سابین به آنها اجازه ندادند. مردان رومی اهالی سابین را به جشنی در روم دعوت کردند و در میانه جشن زنان را ربودند و مردان را راندند.
این زنها با مردان رومی وصلت کردند و صاحب اولاد شدند سالها بعد در جنگی دیگر قوم سابین به انتقام به رومیان حمله می‌برد. زنان سابین میانجی می‌شوند که بین دو قوم آشتی بر پا کنند. در نقاشی داوید هرسیلیا دختر پادشاه سابین‌ها، همسر رومولوس را می‌بینید که بین پدر و شوهر خود ایستاده است.
به گمان من شبیه این اتفاق در سال 57 افتاد. انقلاب جشنی بود که زنانگی سرزمین مرا فریب داد، ربود و بلعید. مثل همیشه جاهل بود که این قدرت ازلی و ابدی نابود‌شدنی نیست، آنقدر صبر می‌کند تا دوباره از جایی سر برآورد. از جایی میانه عکس دوم.. من در این عکس "هرسیلیا" را می‌بینم که از خون و جنگ مردان خسته شده و آشتی می‌طلبد.
از این روست که می‌گویم این جنبش به خشونت کشیده نمی‌شود تا وقتی که این زن در میانه ایستاده است.
این زن فریب و نیرنگ و ربوده شدن را تجربه کرده است دوباره اشتباه 57 را تکرار نمی‌کند، سنگ پرت نمی‌کند، خون نمی‌ریزد، چریک نمی‌شود، سلاح به دست نمی‌گیرد، دعوت به جشن خشونت را لبیک نمی گوید. این زن با سپیدی دستهای خود، با آفتاب گیسوانش این سرزمین را سبز می‌کند..
می‌دانم که می‌دانی وقتی می‌گویم زن منظورم این نیست که مردان سبز ما نه، و فقط زنها، من از ظهور دوباره انرژی زنانه حرف می‌زنم، از قدرتی که این جنبش را پیش می‌برد، قدرتی که از تعقل، مهربانی، کفایت، مدارا و شیردلی مادری نیرو می‌گیرد و مردان وطنم را لبخند به لب و روسری به سر می‌کند.
من از سهراب و مادرش حرف می‌زنم.
من از نوجوانی حرف می‌زنم که پریشب در خانه خودش خوابید و دیشب در بازداشتگاه اطلاعات بود و امشب نمی‌دانم کجاست. من از خشمی حرف می‌زنم که در من شعله می‌کشید تمام امروز، وقتی با مادرش حرف می‌زدم و از تلاشم برای اینکه خشم را تبدیل کنم به صبر و امید مبادا که مسخ شوم مباد که آنها شوم.

این را از من بشنو

باقی بقایت عزیز

Wednesday, January 6, 2010

وزير اطلاعات: براى رسيدن به سرنخ ها در بازجويى ها به زمان نياز داريم


اين جانوران آدمخوار براي شكنجه و كشتن جوانان ما به وقت بيشتر نياز دارند،چه بهتر كه به آنها فرصت تجديد قوا و صف آرايي مجدد ندهيم،هر چه بيشتر در اريكه قدرت باقي بمانند مثل ضحاك تازي خونهاي بيشتري هدر خواهد رفت

۱۳۸۸/۱۰/۱۷

هم زمان با موج گسترده بازداشت ها در ایران پس از روز عاشورا، حيدر مصلحى؛ وزير اطلاعات جمهورى اسلامى ايران، روز چهار شنبه گفت: اين وزارتخانه به زمان نياز دارد تا بتواند در بازجويى از بازداشت شدگان روزهاى اخير، به نتايج و سر نخ هاى خوبى برسد.

بر اساس گزارش منابع خبرى ايران، در جريان تظاهرات روز عاشورا؛ ششم دى ماه، بيش از يك هزار نفر از معترضان بازداشت شده اند و سايت جنبش راه سبز (جرس) نيز از دستگيرى ۱۸۰ روزنامه نگار، فعال سياسى و فعالان دانشجويى در ده روز گذشته خبر داده است.

وزير اطلاعات جمهورى اسلامى ايران، به واحد مركزى خبر گفته است كه «در دستگيرى ها و اقدامات بعدى كه شد و سرنخ هايى كه از دستگيرى ها به دست آمده است، اين ها تركيبى از ضد انقلاب و فتنه گرانى بودند كه بستر سازى كردند.»

آقاى مصلحى، بازداشت شدگان را با «خارجى ها» مرتبط دانسته است و با اعلام اين كه «رگه هاى ارتباط اين ها وجود دارد» از مردم ايران خواسته است تا «حوصله كنند. زیرا کار اطلاعاتی و بازجویی های اطلاعاتی با دیگر بازجویی ها تفاوت دارد.»

وى گفته است: «ما نياز به زمان داريم تا بتوانيم در بازجويى هايمان، به نتايج و سرنخ هاى خوبى برسيم، همان گونه كه سرنخ هاى خوبى به دست آورده ايم.»

در حالى كه دادستانى تهران و مسئولان دستگاه قضايى جمهورى اسلامى ايران، اتهامى رسمى را متوجه بازداشت شدگان روزهاى اخير نكرده اند، به نظر مى رسد كه وزارت اطلاعات جمهورى اسلامى قصد دارد تا در بازجويى از افراد دستگير شده، مواردى را براى زدن اتهام به آن ها پيدا كند.

نيروهاى امنيتى ايران در روزهاى اخير، موج دوم دستگيرى هاى گسترده اى را از ميان فعالان سياسى و مدنى آغاز كرده اند و بر اساس گزارش هاى منتشره، ده مشاور مير حسين موسوى، ۱۷ روزنامه نگار فعال در روزنامه هاى اصلاح طلب و ۱۱ فعال ملى – مذهبى و عضو نهضت آزادى ايران، در ميان بازداشت شدگان به چشم مى خورد.

در روزهاى اخير، نگرانى ها نسبت به سرنوشت بسيارى از بازداشت شدگان حوادث روز عاشورا افزايش يافته است و برخى از روحانيون تندرو و وزيران دولت محمود احمدى نژاد از «محارب» خواندن معترضان سخن گفته اند كه بر اساس قانون مجازات اسلامى ايران، حكم آن اعدام است.

وزير اطلاعات جمهورى اسلامى ايران در بخش ديگرى از سخنان خود، حوادث پس از انتخابات دهم رياست جمهورى را ناشى از «سناريويى» دانسته است كه به گفته وى، «دو جريان ضد انقلاب و فتنه گران كه در هم آميختگى دارند، در قالب آن سناريو حركت مى كنند.»

آقاى مصلحى در اظهارات خود، به تفاوت دو جريان «ضد انقلاب» و «فتنه گران» با يك ديگر اشاره نكرده است.

وى افزوده است: «فتنه گران، فتنه گرى شان را ادامه مى دهند و به هيچ وجه دست از فتنه گرى شان بر نمى دارند و همراهى با ضد انقلاب هم دارند.»

وزير اطلاعات ايران، پيشتر از دستگيرى تعدادى از اتباع خارجى در حوادث روز عاشورا خبر داده بود ولى اشاره اى به مليت و تعداد اين افراد نكرد.

وى اين افراد را به «نقش آفرينى در جنگ روانى عليه جمهورى اسلامى» متهم كرده است.

مقام هاى قضايى و فعالان سياسى وابسته به جناح تندرو جمهورى اسلامى ايران، در روزهاى گذشته، لحن شديدى را در مقابل معترضان به نتيجه انتخابات اتخاذ كرده و گفته اند كه با آن ها به عنوان «محارب» برخورد خواهند كرد.
سلام ، اين نوشته را يکي از دوستان فرستاده است و براي آگاهي شما آنرا برايتان مي فرستم
دوستان!
عکس های بسیاری از مردمی که در این مدت در راهپیمایی های صلح آمیز شرکت نموده اند، در سایت گرداب گذاشته شده است تا به اصطلاح شناسایی شوند!!!! راهی وجود دارد که با استفاده از آن می توان این سایت مسموم و ضدانسانی رو از کار انداخت:
فقط خواهش می کنم که همین الان این کار رو انجام بدید و برای دوستانتونم این Mail رو بفرستیدگرداب را از کار بندازیم
سایت گرداب وابسته به سپاه، در حال انتشار عکسهای مردم به عنوان خرابکار و اغتشاشگر است. یکی از راههای آسان مبارزه با این سایت، معرفی آن به عنوان سایت مخرب به مایکروسافت و گوگل است.
جزئیات این طرح را در زیر بخوانید:
به منظور معرفی سایت گرداب به Microsoft، به لینک زیر رفته و این سایت را ضد حریم شخصی و غیر قابل اعتماد معرفی کنید:

https://phishingfilter.microsoft.com/feedback.aspx?result=none&URL=http://gerdab.ir
قسمت I think this is a phishing website" ، را تایید کنید.
در جعبه پایینیش نوشته‌ای رو که در شکل می‌بینید تایپ کنید. و در پایان submit کنید.
به منظور معرفی سایت گرداب به Google، به لینک زیر رفته:

http://www.google.com/safebrowsing/report_badware/
در قسمت URL> آدرس سایت گرداب را وارد نمایید: http://gerdab.ir/
در جعبه پایینیش نوشته‌ای رو که در شکل می‌بینید تایپ کنید. ودر پایان کلید Submit Report را کلیک کنید.
برای موثر بودن این کار، لازمه تا تعداد زیادی این گزارش رو انجام بدن..به همین خاطر بقیه رو هم به این کارتشویق کنید.واین میل رو واسه بقیه هم Forward کنید.

Tuesday, January 5, 2010

اسمال لاته


يكي از جاهل قديمياي دبش تهرون به اسمه اقا سمال تصميم ميگيره بياد آمريكا. دوستاش ميگن نرو آمريكا مگه نشنيدي اين CIA تو آمريكا پرونده همه را پيشاپيش داره تكون بخوري CIA بالاسرته. آق اسمال فكري ميكنه وميگه نه بابا اينا همش حرفو شايعه ست اخه CIA از كجا منو ميشناسه . بهر صورت آق اسمال مي اد آمريكا. هنوز دو سه روز نگذشته رفقا تو قهوه خونه ميبينش ازش ميپرسن: هان چطور شد تو كه نرفته برگشتي, اق اسمال ميگه واي از امريكا نگو كه هر چه راجع به CIA ميگن راسته هنوز نرسيدي مشخصاتتو به همه ميدن. من وقتي رسيدم فرودگاه نيويورك تشنم شد رفتم توي يه قهوه خونه(Starbucks) تو فرودگاه, توي صف كه بودم نفر جلوم يه آمريكائي بور و زاغ بود همينكه رسيد به صندوقدار برگشت عقب تا منو ديد به صندوقدار گفت "اسمال لاته" آقا تا اينو شنيدم زدم بيرون و ازترسم با اولين پرواز برگشتم !!









small latte اسمال لاته

Monday, January 4, 2010

در باب طرح جدید ۳۶ نفر از نمایندگان مجلس و اعدام اكپرس 'محارب' در ۵ روز،،،، توضيح اينكه در حكومت ضلمستان اسلامي قانون جنگل حاكم است،و در حال حاضر اخوان لاريجاني مجري اين قانونند، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل،ولي واقعيت اين است كه اينها سي سال است كه مردان و زنان مارا ميگيرند ،ميبندند،مورد شكنجه و تجاوز قرار ميدهند و ميكشند،زندانها و گورستانها چندين برابر ظرفيتشان تكميل هستند٠وجان مردم از دست اينها به لب رسيده٠مردن بهتر از زندگي كردن در قفس ننگين جمهوري اسلاميست،، همه حكام ضَالم و ديكتاتورهاي بي مغز همين راه را رفته و زهي خيال باطل ،كه سرنگوني خجلت بار در انتهاي اين جاده در انتظارشان است٠

Friday, January 1, 2010

شعر الزايمر
دلم ميخواهد الزايمر بگيرم
که لبريز از فراموشي بميرم
دلم خواهد ندانم در چه حال ام
کجايم، در چه تاريخ و چه سال ام
نخواهم حافظه چندان بپايد
که تاريخ و رقم يادم بيايد
به تاريخ هزار و سيصد و چند؟
ز لب هامان تبسم رفت و لبخند؟
به تاريخ هزار و سيصد و کي؟
بريدند از نيستان ناله زن ني؟
نخواهم سال ها را با شماره
که ميسازم به ايما و اشاره
به سال يکهزار و سيصد و غم
اصول سرنوشتم شد فراهم
به سال يکهزار و سيصد و درد
مرا آينده سوي خود صدا کرد
گمانم در هزار و سيصد و هيچ
شدم پوياي راه پيچ در پيچ
ندانم در هزار و سيصد و پوچ
به چه اميد کردم از وطن کوچ
نميخواهم به ياد آرم چه ها شد
که پي در پي وطن غرق بلا شد
چگونه در هزار و سيصد و نفت
خودم ديدم که جانم از بدن رفت
گرسنه بود ملت بر سر گنج
به سال يکهزار و سيصد و رنج
چه سالي رفت ملت در ته چاه
به تاريخ هزار و سيصد و شاه
به سال يکهزار و سيصد و دق
چه شد؟ تبعيد شد دکتر مصدق
به تاريخ هزار و سيصد و زور
همه اسباب استبداد شد جور
به تاريخ هزار و سيصد و جهل
فريب ملتي آسان شد و سهل
به سال يکهزار و سيصد و باد
خودم توي خيابان ميزدم داد
به سال يکهزار و سيصد و دين
به کشور خيمه زن شد دولت کين
چه سالي شيخ بر ما گشت پيروز
به تاريخ هزار و سيصد و .گ.و.ز
دلم خواهد فراموشي بگيرم
که در آفاق الزايمر بميرم
بطوري گم کنم سررشته خويش
که يادي ناورم از کشته خويش
نه بشناسم هلال ماه نو را
نه خاطر آورم وقت درو را
اگر جنت دروغ هرچه دين است
فراموشي بهشت راستين است