Monday, July 12, 2010

توصیف فردوسی از اعراب مهاجم به ایران





توصیف فردوسی از اعراب مهاجم به ایران
در زیر توصیف فردوسی پاکزاد را از اعراب حمله کننده به ایران می خوانید که در بخش نامه یزدگرد به فرماندار توس آورده شده است ، به ابیات خوب دقت کنید و ببینید زبان فردوسی چقدر تند و زهر آگین است و چه نفرتی از مسلمانان در آن موج میزند و آنان را سوسمار خوار و اهریمن چهره می خواند

.
از این مار خوار اهرمن چهرگان
زدانایی و شرم بی بهرگان
نه گنج و نه نام و نه تخت و نژاد
همی داد خواهند گیتی به باد
بسی گنج و گوهر پراکنده شد
بسی سر بخاک اندر آگنده شد
چنین گشت پرگار چرخ بلند
که آید بدین پادشاهی گزند
از این زاغ ساران بی آب و رنگ
نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ
که نوشین روان دیده بود این به خواب
کزین تخت بپراگند رنگ و آب
چنان دید کز تازیان صد هزار
هیونان مست و گسسته مهار
گذر یافتندی به اروند رود
نماندی بر این بوم و بر تار و پود
به ایران و بابل نه کشت و درود
بچرخ زحل بر شدی تیره دود
هم آتش بمردی به آتشکده
شدی تیره نوروز و جشن سده
کنون خواب را پاسخ آمد پدید
ز ما بخت گردن بخواهدکشید
شود خوار هر کس که هست ارجمند
فرومایه را بخت گردد بلند
پراگنده گردد بدی در جهان
گزند آشکارا و خوبی نهان
بهر کشوری در ستمگاره یی
پدید آید و زشت پتیاره یی
نشان شب تیره آمد پدید
همی روشنایی بخواهد پرید

No comments:

Post a Comment